کد خبر: ۲۱۲۵۰۴
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۹ 15 April 2016

هو

خـوش است خـلوت اگـر یار یار مـن باشد * نـه من بسـوزم و او شمـع انجـمن بـاشد

حافظ

کتاب مفاتیح الجنان پس از باب اول که « فی تعقیب الصلوات و دعوات ایام الاسبوع » می باشد باب دوم به :« فی اعمال اشهر السنه ...» اختصاص دارد که فصل اول این باب تحت عنوان :« فی فضل شهر رجب و اعماله» می باشد ، در آغاز آن می نویسد :« اعلم انّ هذا الشهر و شهررمضان هی اشهر متناهیه الشرف و لاحادیث فی فضلها کثیره، بل روی عن النبی (ص) انه قال : انّ رجب شهر الله العظیم لا یقاربه شهر من الشهور حرمه و فضلا و القتال مع الکفار فیه حرام .. » ،( بدان که این ماه و ماه شعبان وماه رمضان و ماههایی درنهایت شرافت می باشند و احادیث در باب فضیلت ماه رجب فراوان است بلکه از رسول اکرم (ص) روایت شده است که آن حضرت فرمود : همانا رجب ماه بزرگ و عظیم الهی است که هیچ ماهی به لحاظ حرم و فضیلت به آن نمی رسد و جهاد و جنگ با کافران در این ماه حرام می باشد ) با اینکه تمامی ایام و زمانها ومکانها منتسب به خداوند می باشند و در حیطه ربوبیت حق تعالی می باشند :« و لله جنود السموات و الارض » و نه فقط ملک بلکه ملکوت هستی در اختیار خداوند می باشند :« فسبحان الذی بیده ملکوت ل شی« ،(یس ،83 ) ولی زمانهایی انتساب مضاعفی به خداوند دارند آنگونه که قرآن نیز در سوره ابراهیم

می فرماید :« و ذکر هم با یام الله انّ فی ذلک لایات لکل صبّار شکور»در این ایام رحمت واسعه حق جوشش و فوران مضاعفی دارد کهاینها نیزبرای جذب هرچه بیشتر بندگان و هدایت یافتن شان می باشد . امام (ره) می فرماید : اسلام مکتب تحرک است و قرآن کتاب تحریک، تحرک از طبیعت به غیب ، از مادیت به معنویت ، میزان در انسانیت معنویت انسان است .

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی*پیش چرا غم میکشی تا وا شود چشمان من

دیوان شمس

در کلام نورانیرسول اکرم (ص) ماه رجب با وصف عظیم به خداوند نسبت داده شده است که دلالت بر عظمت و شرافت آن دارد . در مفاتیح نقل شده است پیامبر گرامی اسلام (ص) وقتی هلال ماه رجب را رویت می نمود عرض می کرد :« الهم بارک لنافی رجب و شعبان و بلّغنا شهر رمضان و اعنّا علی الصیام و القیام و حفظ اللسان و غظّ البصر و لا تجعل حظّنا منه الجوع و العطش » در این دعا رسول اکرم از خداوندمی خواهد ماه رجب و شعبان را مبارک گرداند و توفیق درک ماه رمضان را عطا فرماید همانگونه که در حدیث دیگری رسول اکرم (ص) می فرماید:« و بلّغنا شهر الصیام و مابعده من الایام و الاعوام یا ذا الجلال و الاکرام » . ماه رجب و شعبان فرصتی برای آماده شدن جهت حضور در ضیافت عظیم الهی می باشد . در این دو ماه بنده سالک و اهل مراقبه خود را به لحاظ وجودی آماده می کند تا از ماه رمضان استقبال کند . مشغول خانه تکانی می باشد :

آئینه شو جمال پریطلعتان طلب* جاروب زن به خانه سپس میهمان طلب

آیه اله ملکی تبریزی در کتاب «المراقبات» می فرماید :« ماه رجب دارای فضیلتی است که عقول از ادراک آن عاجز می باشد ... و از مهمات مراقبات آن به یاد آوردن حدیث «ملک داعی» است که چون ماه رجب برآید فرشته ای هر شب تا بامداد بانگ آورد خوشا به حال یادکنندگان خدا ، خوشا به حال فرمانبرداران از خدا ! و خداوند می فرماید : من همنشین کسی هستم که از من طلب آمرزش کند ماه ، ماه من است و بنده ، بنده من و رحمت ، رحمت من است هرکس که در این ماه مرا بخواند او را پاسخ دهم و هرکس از من چیزی بخواهد به او بخشش نمایم و هر کس از من مدد جوید او را راهنمایی کنم من این ماه را رشته ای بین خود و بندگانم قرار داده ام هرکس به آن بپیوندد به من رسد . من می گویم : « یا حسرتا علی ما فرّطت ُ فی جنب الله ...» حقا که عظمت این ابلاغ و تشریف ، هر زبانی را در عالم امکان و تکلیف ،از پاسخ گنگ و لال ساخته و جمال این کرامت ، عقول اولوالالبابرا مات ومبهوت گرداند هرگاه جان تمام جهانیان در کالبد یکی از مشرفین به این خطاب قرار می گیرد و روح تمام صاحبان جان در بدن یکی از مکرمین به این اکرام جای گزیند و برای تعظیم این خطاب مستطاب یک جا فدا سازد هر آینه از حقوق آن چیزی ادا نکرده و شکر جزئی از اجزای این نعمت بزرگ را به جای نیاورده است .

امام صادق(ع) می فرماید :«اذا کان یوم القیامه ناد مناد من بطنان العرش این الرّجبیّون ؟ ... »،( وقتی روز قیامت فرا رسدندا دهنده ای از عرش صدا می کند : کجایند رجبیّون ؟.. ) . آیه الله مطهری می گوید : در سال 1321 به اصفهان رفته بودیم ...در مدرسه نیماورد اصفهان بودیم .. یک وقت صدای مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی راشنیدم ... با همان آهنگی که داشت و با آن حال و روحی که داشت این تعبیررا به کار می برد : " آنگاه که گویند " "این الرجبیّون "و ما در پیشگاه پرودگار شرمسار باشیم ، در ماه رجب هیچ چیزنداشته باشیم و اصلا جزو رجبیون شمرده نشویم چه خواهیم کرد ؟ » ( آشنایی با قرآن ، ج8،ص234-235)

روا مدار خدایا که در حریم وصال* رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد

حافظ

رسول اکرم (ص) به دعا از خداوند می خواهد : «بارک لنا شهرنا هذا المُرجّب الکرم » و در وصف این ماه می فرماید : و یسمّی الرجب لانّ الرّحمه علی امتی تُصبُ صبّا فیه » در این ماه گرامی رحمت حق مانند باران بر بندگان فرومی ریزد و حال این بندگان حقند که ظرف وجودی خود را چگونه در معرض این بارش قرار می دهند. اگر ظرف وارونه باشد هر اندازه هم شدت باران بیشتر باشد نصیبی نخواهد داشتخداوند با بزرگوری تمام می فرماید : «انا جلیس من جلسنی » حال بنده خدا چگونه در مقابل این همه لطف و کرم مواجهه داشته باشد ؟

تو مگو ما را بدان شه بار نیست* با کریمان کار ها دشوار نیست

مثنوی معنوی ، دفتر اول ،بیت 21

از دیگر توصیه ها در ارتباط با این ماه که همواه مورد تاکید است ولی در این ایام ، تاکید بیشتری بر آن رفته است «دعا» می باشد که به تعبیر امیر المومنین (ع) «مغزعبادت» و «بهترین عبادت ها» می باشد . « الدعا مخّ العباده» و « افضل العباده الدعا» . اگر همه از این ماه و التزام به مراقبه در این ماه ، نزدیکی به خداوند باشد امام صادق(ع) می فرماید : « علیکم بالّدعا فانکم لا تقربون بمثله »،(بر شما باد دعا که وسیله ای مانند دعا برای تقرب به حق ندارید ). خداونددر سوره فرقان خطاب به پیامبر اکرم(ص) می فرماید : « قل مایعبَوأ بکم ربّی لولادعا وکم » ،(بگو ای پیامبر ! اگر دعای شما نباشد خدای من به شما اعتنا نخواهد کرد ) .(فرقان،77) نشانه و دلیل اعتنا و عنایت حق به بندگانش دعا و نیایش می باشد که ما را به گونه ای خلق کرده و به ما اجازه داده است او را بخوانیم و می فرماید : « و اذا سألک عبادی عنّی فانّی قریب » (بقره،186) و « ادعونی استجب لکم »( صدایم کنید و ما بخوانید تا شما را اجابت کنم ). (غافر،60)

این طلب در ماهم از ایجاد توست*رستن از بیداد یا رب داد توست

مثنوی ،دفتر اول ،بیت 1341

هم دعا از تو ، اجابت هم از تو*ایمنی از تو ، مهابت هم ز تو

مثنوی معنوی ، دفتر دوم ، بیت 694

این دعا هم بخشش و تعلیم توست*و رنه در گلخن گلستان از چه روست

مثنوی معنوی ، دفتر دوم ، بیت۲۴۴۹

علاقه سخن گفتن با کسی ، مسبوق به محبت می باشدو انسان با کسی که در دلش مهرو محبت افزونتری نسبت به او داشته باشد بیشتر در پی سخن گفتن برآید . در سوره «طه» وقتی در اوان بعثت خداوند از حضرت موسی (ع) می پرسد : « و ما تلک بیمینک یا موسی » حضرت موسی در پاسخ می گوید : «[قال] :هی عصای اَتوَکّوُا علیها و اَهشّ بها علی غنمی ولیَ فیها مَآرب اُخری » ،( خداوند از حضرت موسی می پرسد : و ای موسی ! آن در دستت چیست ؟ [حضرت موسی در پاسخ ] گفت : این عصای من است که بر آن تکیه می کنیم و با آن برای گوسفندانم برگ فرو می تکانم و حاجت های دیگر نیز برآن دارم ) ،(طه ،17-18) مفسّران در شرح این آیه گفته اند که حضرت موسی می توانست یک کلمه بگوید عصایم است ولی علاقه و اشتقیاق به سخن گفتن به خداوند موجب شد که سخن را ادامه دهد . مولانا در دیوان شمس می گوید:

همه جمال تو بینم چو تا چشم باز کنم*همه شراب تو نوشم چو لب فراز کنم

حرام دارم با دیگران سخن گفتن*و چون حدیث تو آید سخن دراز کنم

هزار گونه بلنگم به هر رهم که برند*رهی که آن به سوی توست ترکتاز کنم

دیوان شمس

خوش داشتن سخن گفتن با کسی مستلزم مجانست و هم سنخ بودن روحی می باشد :

بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود*این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

دیوان حافظ

از دیگر اعمال توصیه شده در ارتباط با ماه رجب ،روزه می باشد که رسول اکرم (ص) می فرماید : رجب نام نهری است در بهشت که هرکس در این ماه یک روز روزه بگیرد از آب آن سیراب می شود و از امام صادق(ع) نقل شده است که از یکی از اصحاب پرسید : «یا سالم هل صُمتَ فی هذا الشهر شیئتا قلتُ : لا و الله یا ابن رسول الله فقال لی فقد فاتک من الثّواب مالم یعلم الّا الله عزوجل ، انّ هذا الشهر قد فضّله الله و عظّمَ حُرمَته و اَوجب للصائمین فیه کرامته »،( ای سالم ! آیا در ایام این ماه [ماه رجب] روزه گرفته ای ؟ گفتم نه و الله یا ابن رسول الله !سپس حضرت به من فرمود : ثواب بزرگی از تو فوت شده است که هیچکس جزخداوند آن را نمی داند این ماه را خداوند گرامی داشته و بزرگ شمرده وکرامتش را بر روزه داران در این ماه واجب ساخته است) «قال فقلت یا ابن رسول الله فان صمتُ مّما بقی منهُ شیئا هل انالُ فوزا ببعض ثواب الصائمین فیه ؟ فقال یا سالم من صام یوما من اخر هذا الشهر کان له امانا من شدّه سکرات الموت و امانا له من هول المطّلع و عذاب القبر و من صام یومین من اخر هذا الشهر کان له کذلک جوازا علی الصراط ، و من صام ثلاثه ایام من اخر هذا الشهر من یوم الفزعالاکبر من اهوا له و شدائده و اُعطی براءه من النار . و اعلم انّه قد ورد لصوم شهر رجب فضل کثیر و رُویَ انّ من لم یقدر علی ذلک یسبّح فی کل یوم منه مرّه بهذا التسبیح لینال اجرا الصیام فیه : سبحان الا له الجلیل ، سبحان من لا ینبغی التسبیح الّا له ، سبحان الاعزّ الاکرام . سبحان من لبس العزّ و هو اهل له » سالم می گوید : سپس گفتم : یا ابن رسول الله آیا اگر در آنچه از ماه رجب باقی مانده است روزه بگیرم آیا به بعضی یا قسمتی از ثواب روزه داران در این ماه می رسم ؟ حضرت فرمود : ای سالم ! هرکس یک روز از آخر این ماه را روزه بگیرد برای او از سکرات موت و سختی جان دادن امان و ایمن است و از عذاب قبر هول مطلع در امان خواهد بود و هرکس دو روز از آخراین ماه را روزه بگیرد برای او جواز عبور از صراط خواهد بود و هرکس سه روز آخر ازاین ماه را روزه بگیرد در روز قیامت از شدائد وترس روز قیامت ایمن خواهد بود و به او برائت از آتش داده خواهد شد. و بدان که برای روزه ماه رجب ،فضلیت های زیادی وارد شده است و نقل شده است که هرکس به این عمل [روزه] قادر نباشد برای رسیدن به ثواب روزه داران هر روز صد مرتبه این ذکر را بگوید : « سبحان الا له الجلیل ، سبحان من لا یبتغی التسبیح الا له ،سبحان الاعزّ الاکرم ، سبحان من لبس العزّ و هو اهل له»

حضرت علی (ع) در نامه 31 نهج البلاغه خطاب به امام حسن (ع) می فرماید : « واعلم ان الذی بیده خزائن السموات و الارض قد اَذن لک فی الدّعا و تکفّل لک بالاجابه و امرک ان تساله لیعطیک و تستر حمه لیرَحمتک » (بدان همانا کسی که ذخائر آسمانها و زمین در دست اوست به تو اجازه دعا کردن داده و ضمانت اجابت آن را نیز بر عهده گرفته است و نه تنها اجازه داده که او را بخوانی تا خواسته ات را برآورده سازد و از او طلب رحم کنی تا بر تو رحم آورد )،(نهج البلاغه، نامه 31) اذن خداوند نه اذن اعتباری مانند اجازه یک مافوق به اعضای مجموعه تحت مدیریت و دستور به مفهوم اداری و اعتباری بنده نوازی حق می باشد ولی کسانی از این نعمت به گونه شایسته بهره برداری نمی کنند تمامی کاینات خداوند را می خوانند و از او می خواهند . « یسئله من السموات و الارض کل یوم هو فی شان » ( رحمن،29 ) و همه تسبیح گوی او می باشند .انسان موقع دعا با کاینات هم آوا می شود و دعانه صرفاً ابزار زندگی بلکه ابزاری بندگی می باشد :

تسبیح گوی او نه بنی آدم و بس*هر بلبلی که زمزمه بر شاخسارکرد

سعدی

در حالات پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که یک بار ابوجهل در دست خود تعدادی سنگریزه آورد وخطاب به پیامبر(ص) گفت :اگر واقعا پیامبری بگو این سنگریزه ها به ذکر مشغول شوند . به نبوت تو اقرار کنند. . پیامبر(ص) به اذن حق آن سنگریزه ها را به سخن و اذعان دعوت نمود . کسانی از اهل معرفت گفته اند معجزه پیامبر(ص) این نبودکه سنگریزه ها را به سخن واداشت بلکه این بود که گوش ابوجهل را نسبت به شهادت سنگریزه شنوا ساخت و گرنه آنها تسبیح گوی حق می باشند ولی :

جان جاهل زین دعا جز دور نیست*ز آنکه یا رب گفتنش دستور نیست

مثنوی معنوی ، دفتر سوم ، بیت 198

چنین کسی باید به خود رجوع و علت را در خود جستجو کند که چرا من بی توفیقم ؟ و البته استدراج خداوند نیزدر بعضی از موارد که بنده بی پروایی را از حد بگذراند بی تاثیر نیست .

مادر این انبار گندم می کنیم * گندم جمع آمده گم می کنیم

گرنه موشی دزد در انبار ماست*گندم اعمال چهل ساله کجاست ؟

مثنوی معنوی ، دفتر اول

دعا گاه جنبه تعلیمی دارد آنگونه که در برخی از متون ادعیه و مشخصا در بعضی از دعاهای ماه رجب آمده است مثلا می فرماید : « یا موصوفا بغیر کنه و معروفا بغیرشبه . حادَّ کلّ محدود و شاهدَ کلّ مشهود و موجد کلّ موجود و مُحصیِ کلّ معدود و فاقدَ کل مفقود . لیس دونَک معبود اهل الکبریا و الجود یا من لا یکیّفُ بکیف و لا یُو یَّنُ باَین محتجبا عن کلّ عین یا دیموم یا قیّوم و عالمَ کلّ معلوم » که این عبارات به خداشناسی و معرفت نست به حق دلالت دارند وآنگونه که نقل شده است امام عصر(عج) به عثمان بن سعید تعلیم فرموده و از توقعیات آن حضرت می باشد . در مواردی نیز دعا حالت خواستن دارد و خداوند به عنوان کسی که با قدرت واسعه خود توان برآورده ساختن حوائج بندگان را دارد به عنوان غنّی مطلق و قادر علی الاطلاق ملجاء نیازمندان است . در دعای امام سجاد(ع) در این ماه حضرت خطاب به خداوند عرض می کند : « یا من یملک حوائج السائلین و یعلم ضمیرالصامتین . لکل مساله منک سمع حاضرو جواب عتید » و در این راستا خواسته بندگان متناسب با نیاز و سطح معرفتشان خواهد بود چرا که معرفت و شخصیت هر انسان نه با داشته هایش بلکه متناسب با آنچه که در آن احساس کمبود می کند سنجیده

می شود ابن سینا می گوید : « استوسع رحمه الله» چرا که رحمت حق بی انتهاو ناپید ا کرانه می باشد . در دعای افتتاح می خوانیم : « یا من لا یزیده کثیر العطا الا جوداً و کرماً » ،( ای بخشنده ای که هر چه می بخشی بخشندگی ات بیشترمی شود) . مولانا گوید :

بانگ می آیدکه ای طالب بیا*جود محتاج گدایان چون گدا

جود محتاج است و خواهد طالبی*همچنان که توبه خواهد تائبی

روی خوبان ز آینه زیبا شود* روی احسان از گدا پیدا شود

مثنوی معنوی ، دفتر اول ،بیت 2748

در دعای ماه رجب نیز از خدا می خواهیم : «اعطنی بمسئلتی ایاک جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الاخره و اصرف عنّی بمسئلتی ایاک جمیع شر الدنیا و شر الاخره فانه غیر منقوص ما اعطیت و زدنی من فضلک یا کریم . » فضل خداوند همواره شامل حال بندگان است . « ان الله لذو فضل علی الناس » ( سوره بقره ، 243 ) ولی در این ایام فراگیرتر و شدیدتراز دیگر ایام : « فزدنی من فضلک یا کریم »

در مرتبه ای نیز دعا حالت نیایش و انس با معبود می گیرد که عرض می کند « خاب الوافدون علی غیرک و خسر المتعرضون الالک وضاع الملمون الا بک و اجدب المنتجعون الا من انتجع فضلک . بابک مفتوح للراغبین و خیرک مبذول للطالبین و فضلک مباح للسائلین و حلمک معترض لمن ناواک . عادتک الاحسان الی المسیئین و سبیلک الابقاء علی المعتمدین » در این مرتبه عبد به نجواو مناجات با معبود مشغول می شود و در مرتبه عالی تر خود معبود را می خواهد .

لی حبیبُ حبه یشوی الحشا* لو یشاء یمشی علی عینی مشی

روزم آن باشد که روزیم او بود*ای خوشا آن روز و روزی ای خوشا

دیوان شمس

و اهل معرفت بیشتر دنبال این مرتبه هستند که مراتب مادون را نیزبه همراه دارد .

خلاف طریقت بودت کاولیا*تمنا کنند از خدا جز خدا

گر ازدوست چشمت به احسان اوست*تو در بند خویشی نه در بند دوست

بوستان سعدی ، ابیات 1832-1833

از دیگر آداب و توصیه های موکد در ماه رجب ، استغفار و توبه می باشد که رسول اکرم (ص) می فرماید :

« واستکثرو فیه من قول : استغفروا الله و اساله التوبه »

توبه سالک پس از یقظه مسبوق به توبه حق بوده و از دل انگیزترین حالات بین عبد و معبود می باشد .

قرآن در آیه 3 سوره بقره در مقام بیان توبه آدم علیه السلام می فرماید : « فتلّقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم » اسم تواب به معنی قبول کنده توبه نیست بلکه معنایی وسیع تر از آن دارد و آن اینکه خداوند بازگشت کننده با رحمت و عنایت به سوی عبد است . هم قبل از اینکه عبدتوبه کند و هم بعد از توبه . بازگشت اول با رحم و جذب است و بازگشت دوم با رحمت و مغفرت و قبول در آیه 161 سوره بقره می فرماید :« الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم » ،( مگر آنان که توبه کنند و به اصلاح و جبران کارهای بدخود بپردازند و به مردم آنچه کتمان نموده اند بیان کنند سپس به آنان با رحمت و مغفرت خویش بازگشت نموده و توبه آنان را می پذیرم که من بازگشت کننده با عنایت به بندگان و صاحب رحم هستم ) . توّاب هم در مورد بازگشت اول حق به کار رفته و هم بازگشت دوم در آیه 118 سوره توبه نیز می فرماید :«و علی الثلاثه الذین خُلفوا حتی ضاقت علیهم الارض بما رحبت و ضاقت علیهم انفسهم و ظنّوا ان لاملجاء من الله الا الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الرحیم»( و نیز بر سه تنی که از پیوستن به مجاهدان تبوک ) باز پس نهاده شدند ، تا آنگاه که زمین با همه گستردگیش بر آنها تنگ آمد تنگدل شدند و دانستندکه پناهی از خداوند جز او نیست سپس به آنان توفیق توبه داد تا توبه کنند که بیگمان خداوند توبه پذیر مهربان است ) .

آثار و رهاوردهای توبه :

توبه را نتایج و آثار با برکتی مترتب است که از جمله عبارتند:

1.محبوبیت نزد خداوند : قرآن در سوره بقره می فرماید : « ان الله یحب التوابین » ،( خداوند توبه کنندگان را دوست دارد . )،( بقره، 222) در احادیث قدسی نقل شده است که خداوند می فرماید : « لو علم المدبرونکیف اشتیاقی الیهم لما توا شوقا »،( اگر کسانی که از من رویگردان هستند و پشت به من نموده اند می دانستند چه علاقه ای به ور ی آوردنشان به خودم دارم از شدت اشتیاق قالب تهی می کردند .)

2.تبدیل گناهان به حسنات :

توبه اکسیری عظیم است که اگر قلباً و همراه با تحول درونی صورت پذیرد و با ایمان و عمل صالح توام باشد حتی گناهان و سیئات انسان را به حسنات تبدیل می کند :« الا من تاب و امن و عمل صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات »،( مگر کسی که توبه کند و ایمان ورزد و عمل صالح پیشه کند که اینان کسانی هستند که خداوند سیئاتشان را به حسنات بدل می کند و خداوند آمورزگار مهربان است )،(فرقان ،70)

3.دعا و ثنای فرشتگان :

در سوره مومن می فرماید : « الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یومنون به و یستغفرون للذین امنوا ربنا وسعت کل شی رحمه و علما فاغفر للذین تابوا و اتبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم » ،( کسانی که عرش[الهی] را حمل می کنند و اطرافیان آن سپاسگزارنه پروردگارشان را سپاس می گویند و به او ایمان دارند وبرای مومنان آمرزش می خواهند و می گویند : پروردگارارحمت و علمت همه چیز را فرا گرفته است ، پس کسانی را که توبه کرده اند و راه تو را در پیش گرفته اند بیامرز و از عذاب دوزخ در امانشان دار.) ،(غافر ،7) . در سوره زمر نیز می فرماید : « یستغفرون لمن فی الارض» ،([ فرشتگان]بر اهل زمین طلب مغفرت می کنند) نکته مهم و لطیفی که از جمع این دو آیه حاصل شود این است که : فرشتگان از اهل زمین فقط مومنان را می بینند و بر آنها استغفار می کنند و از نگاه ملکوتیان ، اهل زمین جز اهل ایمان نیستند .

شیخ بهایی در کتاب اربعین می نویسد : همانگونه که بر خورنده سم واجب است در معالجه شتاب کند تا هلاک نشود شخص گناهکار نیز باید هر چه سریعتر توبه کند تادینش ضایع نشود.

حضرت سجاد (ع) در صحیفه سجادیه عرض می کند : « ولقد فتحت لعبادک باباً من الرحمه و سمیته بالتوبه فما عذر من اغفل عن دخول الباب بعد فتحه»،( و دری از درهای رحمت را بر روی بندگانت باز کردی و نام آن را توبه گذاشتی سپس چه عذری دارد کسی که در عین باز بودن این در داخل نگردد . [ و توبه نکند ]؟!

مدتی بی حرمتی بسیار شد*این زمان از خواب دل بیدار شد

محو کن بی حرمتی های مرا* عفو کن دون همتی های مرا

ای عطا از تو خطا بر ما مگیر* ای وفا از تو جفا بر ما مگیر

آید از ما آنچه آید از لئیم* تو بکن نیز آنچه آید از کریم

مراحل توبه :

توبه را مراحلی است که به اجمال عبارتند از :

1.ندامت: پشیمانی قلبی از عملکرد معصیت آلود گذشته نخستین گام توبه می باشدکه موجب پاک شدن لوح دل می گردد . و قلب را آماده پذیرش افاضات ربوبی و عنایات الهی می سازد .

وآنگهی بر وی نویسد او حروف*لوح را اول بشنوید بی وقوف

بر نویسد بر وی اسرار آنگهان*خون کند دل را ز اشک مستهان

مثنوی معنوی ، دفتر دوم ، ابیات :۱۸۲۷-۱۸۲۸

2.عزم بر عدم ارتکاب و بازگشت دو باره به معصیت :

بنده تائب باید عزم بر ترک محرمات داشته و در این امر نیز از خداوند استعانت جوید چرا که بدون عنایت حق در مقابل وساوس پرشمار شیطان و هوای نفس او را توان خودپایی و کف نفس نخواهد بود

حضرت سجاد(ع) عرض می کند :« الهم و انه لا وفا الّی بالتوبه الا بعصمتک و لا استمساک بی عن الخطایا الا عن قوتک »،( خدایا! و برای من وفای به توبه و ثبات در آن نیست مگر با حفظ تو و توانایی خودداری از خطاها وجود ندارد جز به توانایی تو)

صد هزاران دام و دانه است ای خدا*ما چو مرغان حریص و بی نوا

می رهانی هر دمی مارا و باز*سوی دامی می رویم ای بی نیاز

گر هزاران دام باشد هر قدم*چون تو با مایی نباشد هیچ غم

مثنوی معنوی ،دفتر اول ، ابیات :374-376

3.ادای حقوق دیگران و جبران آنها:

سالک باید تامل نماید و ببیند هر حقی از بندگان حق یا مخلوقی را ضایع کرده در ادای آن بکوشد و آن را جبران نماید . حضرت سجاد(ع)عرض می کند : « الهم و علی تبعات قد حفظتهن و تبعات قد نسیتهن و کلهن بعینک التی لا تنام و علمک الذی لا ینسی ، فعوّض منها اهلها و احطط عنی وزرها و خفف عنی ثقلها و اعصمنی من ان اقارف مثلها» ،( خدایا! بر من تبعاتی از جهت مخلوقین هست که به یاد دارم و تبعاتی که فراموش کرده ام و همه آنها جلوی چشم تو که به خواب نمی رود و در علم تو که هیچ وقت فراموش ندارد می باشد ، پس در برابر آنها به صاحبان آن حقوق عوض ده و آثار سوء آن را از من بردار و سنگینی آن حقوق را از من برطرف کن و مرا بعد از این از نزدیک شدن به مانند آنها حفظ فرما).

4.قضای فرایض فوت شده

بنده تائب و منیب باید به بررسی گذشته خود بپردازد و ببیند اگر فرضیه ای را ترک نموده یا به صورت صحیح به جا نیاورده اعاده نماید در احادیث آمده است : « یقضی ما فاته کما فاته » ،( فرایض فوت شده باید به همان نحو که تکلیف است قضا شود ) .

5.ترس از گناهان گذشته و اصرار در طلب عفو مغفرت

گناه باطنا مانع قرب به خداوند و سیر به سوی حق می باشد و سالک باید در حالت خوف و رجا در ادب عبودیت از گناهان گذشته خود نادم و منفعل باشد که : « آتش به گرمی عرق انفعال نیست» .

غره مشو که مرکب مردان راه را*در سنگلاخ با دیه پی ها بریده اند

نومیدهم مباش که رندان جرعه نوش*ناگه به یک پیاله به مقصد رسیده اند

6.به جای لذت گناه ، سختی طاعت را بر جان پذیرد :

مولانا می گوید :

چون گرانیها اساس راحت است*تلخها هم پیشوای نعمت است

حُفّت الجنه بمکرو هاتنا*حُفّت النیران من شهواتنا

تخم مایه آتشت شاخ تر است*سوخته آتش قرین کوثر است

مثنوی معنوی ، دفتر دوم ، ابیات 1836-1838

بنده تائب را سزاواراست برای تطهیر خود از تیرگیهای گناهان گذشته ، سختی طاعت را بر خود هموار نماید تا جبران گذشته و موجب نرمی نفس گردد

در حالات برخی از اهل معرفت و توانایی که از حسن عاقبت برخوردار شده اند آمده است : این بزرگان حتی با تحمیل گرسنگی های طاقت سوز بر خود ، موجب شده اند که گوشتی که در زمان معصیت کاری بر جسمشان روئیده بود آب شود و از آن اثری بر جای نماند چرا که جسم مرکب روح است و بین این دو ارتباط وثیقی برقرار می باشد .

الحمد لله رب العالمین

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار