یادداشت وارده :
گرچه ممکن است به سرانجام رسیدن انتخابات مجلس ،به ویژه در شهر ارومیه پایان نزاع های انتخاباتی باشد، اما این انتخابات تنها بستری برای نمود دعواها و اختلافات سیاسی و یا حتی قومی نخواهدبود و ممکن است درمقاطع مختلف این روند بروز و ظهور پیدا کند زیرا خاستگاه آن ریشه در خورده فرهنگهای سنتی و قوم گرایی دارد!
دعواهایی که نگارنده را در موضوع "به اصلح رای دادن" یا "قومیتی رای دادن" به تردید می اندازد ما را به تبیین وتشریح این ایده و مطلب وادارنموده تا اندکی تامل نماییم و به دور از تعصبات واقعیتها را بپذیریم،
در حالی که گرد و غبار انتخابات فروکش کرده است و بسیاری از تعصبات جانبدارانه کمتر شده، شیوه، رفتار و عمل سیاسی تصمیم گیرندگان،مجریان ومردم را موردبررسی قرار می دهیم.
چنانچه روند اجرایی انتخابات را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهیم حاصل آ ن مارا به این نکته می رساند که:
استدلالهاوتفکراتی نظیر ((در انتخابات باید به نژاد و هویتمان رای بدهیم ویا باید به کسی رای بدهیم که در آینده به واسطه دوستیمان از ما حمایت کند و...)) مبنای رای دادن قومی است؛ یعنی برای این که یک قومیت در انتخابات پیروز شود، مردم باید ایده آل نگری یا اصلح بودن را کنار بگذارند و در مقابل به قومیت گرایی بیندیشند و به کاندیدای موردنظر که وابستگی قومی دارد، رای بدهند. بدیهی است چنین انتخابی ناشی از عدم آگاهی رای دهندگان و یا عدم فرهنگ سازی در جهت انتخاب اصلح که ریشه در تفکر دینی ،سیاسی، علمی و اجتماعی دارد، می باشد. زیرا در مقابل آن نمی توان از نقش تاثیرگذار نخبگان و خواص به ویژه در انتخابات اخیر چشم پوشی کرد که ما شاهد آن بودیم ودیدیم با برخی موضع گیری های نسنجیده رای دهندگان را به سمت انتخاب قومی ترغیب کردند انتخاب را از مسیروجهت واقعی آن به سمت و سوی انتخاب قومی سوق دادند .
و براین نکته تاکید کردند که معیار انتخاب، قوم گرایی و قبیله‌ای است.
نگرش به آیات قرآن و کلام معصومین درباره انتخاب افراد، ما را به این مطلب رهنمون می سازد که در انتخاب افراد در هر جایی، باید تدین، شجاعت و ایستادگی، دشمن ستیزی و تخصص در. کنار تعهد به‌عنوان مهمترین ویژگیهای یک شخص برای سپردن مسئولیت به او در نظر گرفته شود.
علی علیه السلام برای انتخاب کارگزاران می فرمایند: "کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا از خاندان های پاکیزه و با تقوا که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند، انتخاب کن. زیرا اخلاق آنان گرامی تر و آبرویشان محفوظ تر و طمع ورزیشان کمتر و آینده نگری آنان بیشتر است."
با اندکی تامل در این نکات باید از خود بپرسیم که آیا نمایندگان "قومی" توان دفاع از حقوق موکلان خود را دارند؟
و یا چرا در دیاری که زادگاه بسیاری از علما،سیاستمداران ،وزیران و استانداران کارآزموده است شاهد عدم ورود این نخبه ها در موضع تصمیم سازی و تصمیم گیری در اموراستان و شهر ارومیه نباشیم؟ و بعضا نمایندگی در استان همجوار را به خدمت در دیار خودشان ترجیح دهند؟!
اگر جریان انقلابی و خواص واقعاً به فکر رشد سیاسی مردم و پیشرفت استان هستند باید همّ وغم و تلاش خود را در این سمت وسو قراردهند که مردم تأثیر‌گذاری واقعی آن را حس نمایند.نه این که خود را قیم مردم دانسته و نقشه های خودرا که منافع شخصی برمنافع عمومی ترجیح داده می شود اجرایی نمایند.
علی هذا از آنجا که قاعده منفعت طلبی عامه مردم بر منفعت طلبی فردی و یا قومی ارجعیت داشته و منطقی تر می باشد، لازم است برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی سازوکارهای انتخاب اصلح طراحی شود وبا توجه به این نگرش عناصری آگاه و تاثیر گذار به مجلسی که مرکز تصمیم گیری و قانونگذاری است راه یابند و این هدف جز با آ گاه سازی و بیداری اقشار مردم محقق نخواهد شد.
والسلام
حسین حقیقی
