این حق رئیس جمهور است که شکایت کند، ولی قبل از این قوه قضاییه و مدعی العموم باید اقدام کند. مدعی العموم می‌تواند در مسائلی که ملی و عمومی است وارد صحنه شود و نباید منتظر شود. چه مسئله ای ملی تر و عمومی تر از ریاست جمهوری و مدیریت اجرایی کل کشور وجود دارد؟ کسی به دومین شخص کشور می کند، بعد ما باید منتظر بنشینیم که رئیس جمهور بیاید دادخواست بدهد؟ این خیلی عجیب است!
کد خبر: ۲۷۹۷۶۸
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۰ 17 August 2016
«قرار نیست که همیشه اصلاح‌طلبان بی‌دریغ از دولت حمایت کنند و طرف مقابل تره هم خرد نکند». این جمله را رسول منتجب‌نیا در یکی از مصاحبه‌های اخیرش گفته بود. او با گلایه از اینکه اصلاح‌طلبان در انتصابات دولت روحانی آن‌طور که باید و شاید دیده نشده‌اند، گفته بود اصلاح‌طلبان دیگر در انتخابات سال 96 به کسی «چک سفید امضا» نمی‌دهند و می‌خواهند با روحانی وارد مذاکره شوند تا سهم بیشتری در کابینه دولت دوازدهم داشته باشند. منتجب‌نیا همچنین گفته بود اگر روحانی در اصولگرایان ذوب شود، اصلاح‌طلبان آلترناتیو خود را برای انتخابات 96 رو خواهند کرد. درخصوص سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان از روحانی و استراتژی ائتلاف اصلاح‌طلبان با اعتدالگرایان با این عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان سخن گفتیم.

بخش اول مشروح گفت‌وگوی «تابناک» با رسول منتجب‌نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی را می‌خوانید



افشاگری روش منافقین است و جامعه را مسموم می‌کند

این روزها فشار به از ناحیه رسانه‌های منتقد دولت بیشتر شده است. شما در جایی دولت را هم در این قضیه مقصر دانسته اید که از خود دفاع نمی کند و تاکید کرده اید که «اقدامات شجاعانه و جسورانه بهترین پاسخ به منتقدان غیرمنصف است». به نظرتان دولت دقیقاً چه کاری باید انجام دهد؟ آیا منظورتان این است که دولت دست به مقابله به مثل و افشاگری و امثالهم بزند؟

ایرادی که من به دولت آقای روحانی دارم و بارها هم گفته ام، این است که روابط عمومی یا ستاد تبلیغات ایشان خیلی ضعیف است. البته رسانه دارند، از صدا و سیما و جاهای دیگر هم می توانند استفاده کنند، ولی سازمان دهی و مدیریت شده نیست. لذا من بارها تقاضا کرده ام که آقای دکتر روحانی و دولتشان یک ستاد تبلیغاتی قوی تشکیل دهند که بتواند خوب کارهایش را تبلیغ کند و با افکار عمومی جامعه ارتباط تنگاتنگ برقرار کند. این چنین پراکنده و سازمان نایافته حرف زدن، چه بسا ضررش بیشتر از سودش باشد. افکار عمومی این چنین نیست که ما یک مرتبه اذهان مردم را بمباران اطلاعات کنیم و آن ها هم تحت تاثیر قرار گیرند، این گونه چه بسا اصلاً منفعل شوند. 

دوم اینکه باید هم شخص رئیس جمهور بیشتر با کردم صحبت کند. مثلاً مصاحبه های تلویزیونی باید حداقل ماهی یک مرتبه باشد. لازم هم نیست آقای رئیس جمهور خودش پاسخ مورد به مورد به مخالفان و منتقدان بدهد. همین گزارش دادن به مردم خودش می تواند پاسخ بسیاری از انتقادها را بدهد. 

علاوه بر رئیس جمهور، به وزرا و معاونین هم همین طور این انتقاد وارد است. من گله دارم از خیلی از وزرا که با مردم حرف نمی زنند، یا اینکه گاه رئیس جمهور سپر بلای آن ها می شود. در حالی که در دولت هر کسی باید مدافع عملکرد خودش و همچنین کل دولت باشد، یعنی باید پاسخگوی تمام عملکرد و مصوبات دولت باشد. 

اما اینکه مقابله به مثل بکنند، اصلا به مصلحت نیست. من اخیراً هم گفته ام این مسئله افشاگری که بخواهند مدام نقطه ضعف ها را وسط بریزند، جامعه را مسموم می کند و شرعاً و قانوناً هم درست نیست. همین چند روز پیش یادداشتی در روزنامه «اعتماد» درمورد افشاگری داشتم. آنجا نوشتم که افشاگری روش منافقین بعد از انقلاب بود. لذا خیر، منظورم این نیست که آن ها مقابله به مثل کنند. منظور این است که دولت باید بیشتر مردم را در جریان قرار دهد تا اینکه القائات مخالفان و منتقدان بی انصاف جامعه را مسموم نکند.  

بعضی از اعضای انجمن حجتیه در مسئولیت‌های حساس نظام قرار گرفته‌اند/عجیب است که مدعی‌العموم منتظر شکایت شخصی رئیس‌جمهور بماند!/در نماز جمعه که به‌جای دو رکعت نماز است، هتاکی می‌شود؟/علم‌الهدی فکر می‌کند 100 سال قبل است که بگوید من متولی این استان هستم

برخورد نکردن با توهین‌کنندگان به مقامات، ظلم به جامعه است نه بزرگواری

در ارتباط با خود منتقدان، من بارها گفته ام که انتقاد کردن از مسئولان، در هر رده ای که باشند نه تنها جایز است بلکه لازم است. حضرت امام (ره) می فرمود، انتقاد موهبت الهی است. انتقاد کردن اگر با روش اسلامی و سازنده باشد و تخریبی نباشد، خدمت به مسئولان است. منتها مرز بین انتقاد اسلامی و انتقاد تخریبی کاملا روشن است. کسی که تهمت می زند و توهین و جسارت می کند، منتقد نیست دشمن است، مخالف و مخرب است. او می خواهد فضای جامعه را مشوش و مسئولان را دلسرد کند و نمی خواهد خدمت کند. 

نکته دیگر برخورد با مخالفان است. طبق قانون اساسی و جزای اسلامی تهمت زدن و توهین کردن به هیچ کس جایز نیست و جرم است و مجازات دارد، هم مجازات دنیوی و هم اخروی. مخصوصاً به مقامات کشور و کسی که دومین شخضیت کشور است. اینکه این گونه بی مبالات افراد در نشریه ها و رسانه های خودشان توهین و تخریب می کنند، جا دارد دستگاه های قضایی و امنیتی وارد صحنه شوند و اجازه ندهند. دیروز جمعی از نمایندگان مجلس به رئیس مجلس و دادستانی تذکر دادند که باید با این مسائل برخورد شود. هیئت رئیسه هم تذکرشان را وارد دیده است. این حرف قانونی است، ما قانوناً حق نداریم نسبت به رهبری و رئیس جمهور و وزیر و هر کس دیگری تخریب و توهین کنیم. نسبت به یک فرد عادی حق چنین کاری را نداریم، چه رسد به فردی که اکثریت مردم او را انتخاب کرده اند تا کشور را اداره کند. لذا جا دارد مدعی العموم وارد صحنه شود و دستگاه قضایی جلوی این حرکت را بگیرد. برخورد نکردن با این افراد، ظلم به جامعه است بزرگواری نیست و در حقیقت کمک کردن به این است که فضا روز به روز مشوش تر و مسموم تر شود و انگیزه در خدمت گزاران ضعیف تر شود. 

عجیب است که مدعی‌العموم منتظر شکایت شخصی رئیس‌جمهور بماند!

این وظیفه معطوف به قوه قضاییه است که وارد ماجرا شود و برخورد کند، یا اینکه برای مثال نهاد ریاست جمهوری یا رئیس جمهور باید شخصاً شکایت کنند؟

بله این حق رئیس جمهور است که شکایت کند، ولی قبل از این قوه قضاییه و مدعی العموم باید اقدام کند. مدعی العموم می‌تواند در مسائلی که ملی و عمومی است وارد صحنه شود و نباید منتظر شود. چه مسئله ای ملی تر و عمومی تر از ریاست جمهوری و مدیریت اجرایی کل کشور وجود دارد؟ کسی به دومین شخص کشور می کند، بعد ما باید منتظر بنشینیم که رئیس جمهور بیاید دادخواست بدهد؟ این خیلی عجیب است! اینجا مدعی العموم باید وارد صحنه شود، چون آن فرد دارد به یک ملت و شعور ملت توهین می کندو به نظام ضربه می زند. بله اگر قوه قضاییه اقدام نکند، این حق معاونت حقوقی ریاست جمهوری است که شکایت کند که گویا گفته اند شکایت هم می کنند. 

شما ببینید یک مرتبه تریبون های نماز جمعه بسیج می شوند علیه رئیس جمهور و وزیر و مسئولان و شروع می کنند تخریب کردن. با چه مجوزی؟ آن ها مجوز شرعی و قانونی ندارند. ضمن اینکه من بارها گفته ام در تریبون های مقدس باید حرف های مقدس و الهی و مردمی زده شود. وقتی خطیب جمعه دو خطبه می خواند، این دو خطبه به جای دو رکعت نماز است. معلوم است که توهین و تخریب و هتاکی کردن نماز را باطل می کند. اما ما می بینیم بعضی از این آقایان با جرئت و جسارت این کار را انجام می دهند. تریبون های دیگر هم همین طور، مجلس و روزنامه و سایت و هر تریبونی که فرد در اختیار دارد، باید حرمت تریبون و جامعه را حفظ کند. 

علم‌الهدی فکر می‌کند 100 سال قبل است که بتواند بگوید من متولی این استان هستم و من دستور می‌دهم؟

- برخی مدعی‌اند فشار روی دولت خیلی زیاد است، تا جایی که آقای موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات چند وقت پیش گفت فشارهایی که روی دولت روحانی است، گاه از دولت اصلاحات بیشتر است! شما می گویید دولت در مقابل فشارها ایستادگی کند، این در حالیست که بعضی وقت ها این فشارها خیلی بیش از حد توان دولت به نظر می رسند، مخصوصاً در عرصه فرهنگی. مثلاً در ماجرای برگزاری کنسرت ها و رویه ای که در خراسان پیش گرفته شده است. به نظر دولت نهایت ایستادگی را که می توانست انجام داد و کار تقریباً به دعوای لفظی وزیر ارشاد و وزیر کشور با آیت الله علم الهدی کشیده شد. اما دیدیم که نه تنها آقای علم الهدی عقب نشینی نکرد، بلکه یکی از قضات دادستانی خراسان از تعقیب قضایی وزیر ارشاد سخن گفت و در نهایت این آقای جنتی بود که به نوعی کم آورد و گفت دیگر درباره این موضوع حرفی نمی زند.

یک بخشی مربوط به دولت می شود که دولت باید افکار عمومی را در جریان قرار دهد. یک بخش دیگر این است که از حق قانونی اش در موراد ضروری استفاده کند. و یک بخش عمده اش مربوط می شود به دستگاه قضایی. آنجایی که بعد قضایی ندارد، فرض کنید یک آقایی می گوید اصلاً در استان ما نباید کنسرت برگزار شود. فردا هم بیاید بگوید اصلاً تمام سینماهای استان ما تعطیل شود! آیا نظام باید این مسائل را بپذیرد؟ به چه مجوزی این فرد چنین سخنی می گوید و چنین کاری را انجام می دهد؟ آیا مرجع تقلید عامه است؟ در این صورت مراجع تقلید نباید اجازه چنین چیزهایی را بدهند. باید بگویند اگر حرام و خلاف شرع است و موجب فساد جامعه می شود، چه در مشهد چه در شیراز چه در تهران نباید انجام شود. اما اگر جایز است، دیگر مشهد و غیرمشهد ندارد. 

وانگهی یک امام جمعه که حق ندارد این گونه برای خودش سیاست طرح کند و اعمال کند و حالا چون توانایی دارد و قدرت زیادی در آن استان پیدا کرده است، هر چه می خواهد اعلام و اعمال کند. این هم کار درستی نیست هم با نظام نمی سازد. این افراد گویا فراموش کرده اند که نظام جمهوری اسلامی نظامی است که امام خمینی تاسیس کرده و در رأس آن رهبری قرار گرفته و یک نظام اسلامی است. فکر می کند مثلاً 100 سال و 50 سال قبل و در نظام طاغوتی است که بگوید من متولی فلان استان هستم و من دستور می دهم؟ الان همه باید تابع نظام و رهبر و قانون و دولت باشید. حق ندارید چنین حرفی بزنید. من تعجب می کنم. این افراد نه حق قانونی و نه حق شرعی دارند که چنین حرف هایی را به خصوص از تریبون های مقدس بزنند، تا چه برسد به اعمال کردن این نظرات.

فشارهایی روی دولت روحانی است که گاهی از درون خود دولت است. مثلا گاه وزارت ارشاد و کشور برای برنامه ای اجازه می دهد، ولی نیروی انتظامی می گوید نه ما برخورد می کنیم! همیشه نیروی انتظامی تابع وزارت کشور بوده و وزیر کشور جانشین فرمانده کل قوا بوده است تا بتواند امنیت کشور را فراهم کند. این هرج و مرج است و با این روش سنگ روی سنگ قرار نمی گیرد. ما یکی از افتخاراتمان این است که در نظامی قرار گرفته ایم که قانون اساسی، رهبر، دولت، مجلس و قوه قضاییه داریم. هر فردی نمی تواند نظر شخصی و فردی خودش را اعمال کند. می توانند اظهار نظر کنند و بنویسند ولی حق اعمال ندارند. 

وقتی آن سال سعید حجاریان را ترور کرده بودند، یکی از همین آقایان که من نامش را نمی برم، در شهر ری به کسی که ترور را انجام داده بود دست مریزاد گفته و از او تشکر کرده بود و گفته بود کار خدایی انجام داده ای و جهاد فی سبیل الله کرده ای! ما باید این فرد را معرفی کنیم و بگوییم تا جامعه بشناسد این افراد چه کسانی هستند؟ در یک جامعه اسلامی که نباید این چیزها باشد. نظام با ترور و چنین حرکت هایی مخالف است. اینجاست که ما تردید می کنیم نکند این افراد اصلا نظام را قبول ندارند؟ من نمی خواهم این آقایان را متهم کنم. ولی این را بپذیریم که در کشور ما یک مجموعه ای هستند که خودشان را منتسب به نظام می دانند، ولی افکار و اندیشه های ارتجاعی ضد نظام دارند. مگر ما الان در بین مسئولان کشور و در بدنه نظام طرفداران انجمن حجتیه کم داریم؟ چه کسی است که نداند انجمن حجتیه نظام را باطل و طاغوتی می داند؟ آن ها معتقدند قبل از ظهور امام زمان (عج) هر نظامی حاکم شود، طاغوتی و فاسد است. اما می بینیم بعضی از این افراد در مسئولیت های حساس هم قرار گرفته اند، در رده های مختلف، البته من اشاره نمی کنم که تطبیقی صورت بگیرد. چه بسا بعضی از این افراد یا خودشان جزء این باندها هستند، یا تحت تأثیر این باندها قرار گرفته اند. این یعنی تیشه به دست گرفته اند به ریشه نظام می زنند. همان چیزی که انجمن حجتیه می گفت که این نظام طاغوتی است و در آخر ساقط می شود، این ها می خواهند با دست خودشان انجام بدهند و بگویند دیدید حق با ما بود که چنین اعتقادی داشتیم.

بنابراین ما وقتی نظام را قبول داریم و درون نظام کار می کنیم، باید همه کارهای ما نظام مند باشد. یک امام جمعه، یک امام جمعه است، اختیاراتش در حد امام جمعه است. حق ندارد فراتر از آن اعمال نظر و سلیقه کند و باید در آن چارچوب عمل کند. یک استاندار و وزیر هم همین طور، رؤسای قوا هم همین طور، هر کدام محدودند و قانون وظایف همه را مشخص کرده است. هر کسی فردی را منصوب می کند به او اختیاراتی می دهد، به هیچ کس اختیار مطلق نمی دهند که هر چه خواست بگوید و هر چه خواست انجام دهد. 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار