آن زمان که درهای خانه سینما با ارادهای سیاسی بسته شد و همگان به یاد داریم، سینماگران کمر همت بستند تا از حقوق حقهی همکارانشان دفاع کنند و از جوری که به هنر روا شده بود سخن گفتند و از تقسیم عادلانهی منابع در میان فیلمسازان گفتند.
آنچه روشن مینمود، چشم اندازِ آن روزها بارقهای از اتحاد را می نمایاند و همه به این باور رسیده بودیم که این خانه، خانهی ماست و دروازههایش باید به روی هر سینماگری از هر طیف و باوری گشوده باشد. سرانجام با کوششهای بسیار، آستانهی این خانه از پس ِرخوت و خمودگی آن روزها گشوده شد و موجی از اُمید و خوشبینی را در فضای فرهنگی کشور برانگیخت.
در آن روزها و سالهای سخت، نسلی از سینماگران که هیچ سهمی از منابع مالی دولتی و سایرِ ارگانها نداشتند، با شیفتگی و کوششی جمعی، بیهیچ چشمداشتی وارد عرصه شدند و توانستند چراغِ سینمای شریف ایران را که توسط بزرگانی روشن شده بود، همچنان در مجامعِ بینالمللی و فرهنگی روشن نگاه دارند و افتخاراتی را برای خانوادهی سینما به ارمغان آورند.
حالا که با راهاندازی گروه «هنر و تجربه» حداقل حقی را که در طولِ سالیان دراز از سینماگران مستقل زایل شده بود به آنها بازگردانده و فیلمهای مستقل بر پردهی سینماها برای هموطنان اکرانِ عمومی میشوند، حلاوت و شوقی را در بین فیلمسازانی ایجاد کرده است که به گونهای دیگر میاندیشند و سینما را از منظری متفاوت مینگرند.
اما شیرینیِ این اتفاق خجسته به کام ما تلخ شد، نه از سوی دلواپسان و سیاسیون، که از طرف سینماگرانی که امروز بر مسند مدیریت صنوف خانه سینما نشستهاند و دل نگرانیهایی عبث را در پسِ اساسنامهها و آییننامهها پنهان میکنند و سعی درفراز کردنِ دیوارها و تنگ کردن دروازههای این خانه را دارند تا هر طور شده مانع ورود فیلمسازان و سینماگران مستقل شوند. چرا که تنها جرم آنها استقلالشان است و گویی این، بسیاری را نگران کرده است. از همین رو به بهانههای واهی راه را بر دیده شدن فیلمهای «هنر و تجربه» در جشن خانه سینما مسدود کردهاند.
ما سازندگان فیلم و دست اندرکارانِ سینما اعلام میداریم، حضور فیلمهای «هنر و تجربه» را همچون سایر فیلمهای اکران شده در سینماها، در جشن خانه سینما به حق میدانیم. انتظار داریم صنوف محترم سینمایی که بیشک فرد فردشان دل نگران و سینه سوختهی این مسلکاند هم نگاهشان را وسیعتر کرده و حق دیده شدن و قضاوت همهی عوامل یک فیلم (چه عضو و چه غیر عضو خانه سینما) را به رسمیت بشناسند و در این راستا گامی بردارند و حرمتِ این آثار و صاحبانشان را در آییننامههای قابل تغییر نگاه دارند.
یا این که از پس قوانین خودنوشته بیرون آیند و به صراحت مخالفتشان را با سینمای مستقل، هنری و تجربی اعلام کنند؛ یا رومی روم، یا زنگی زنگ! البته در این صورت هم این سؤال پیش خواهد آمد که ماحصل حضور هر ساله در جشنوارههای مهم جهانی جز چند عکس سلفی چه بوده است؟
چرا در برابر قواعدی مقاومت میکنید که امروزه در سینمای دنیا پذیرفته شده است؟ هر چند که سینمای مستقل ایران همانطور که آغاز شد، به حیاتش ادامه خواهد داد و چشم انتظارِ هیچ رأی و نظری نخواهد بود. تنها کوششِ ما، به رسمیت شناخته شدن این سینمای شریف است و لاغیر.»