به تازگی در یکی از برنامه های تلویزیونی، یکی از مدعوین ادعایی درباره برجام مطرح کرده که لازم آمد، فارغ از جنجال های سیاسی، ادعای وی حقیقت سنجی و مشخص شود آیا در ادعای وی مصادیقی از حقیقت دیده می شود یا خیر؟! این مهمان صدا و سیما ادعا کرده که «متن کامل برجام ۱۴ ماه قبل از اجرای برجام توسط دولت آمریکا نوشته شده است.»
کد خبر: ۵۵۵۳۴۸
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۰ 21 January 2018
 سنت خوب و پسندیده ای که در مغرب زمین وجود دارد، این است که هر ادعایی در تریبون های فراگیر عمومی مطرح می شود، بلافاصله «حقیقت سنجی» می شود تا بررسی شود در تریبون های عمومی به مردم و افکار عمومی در باره موضوعات مطرح، حقیقت گفته شده یا به قصد فریب آنان، حقیقت قربانی شده است.

به گزارش «تابناک»؛ به تازگی در یکی از برنامه های تلویزیونی، یکی از مدعوین ادعایی درباره برجام مطرح کرده که لازم آمد، فارغ از جنجال های سیاسی، ادعای وی حقیقت سنجی و مشخص شود آیا در ادعای وی مصادیقی از حقیقت دیده می شود یا خیر؟! این مهمان صدا و سیما ادعا کرده که «متن کامل برجام ۱۴ ماه قبل از اجرای برجام توسط دولت آمریکا نوشته شده است.»

به گزارش «تابناک»؛ این ادعا در واقع به گزارشی از گروه بین‌المللی بحران استناد کرده که در اواسط اردیبهشت ماه 1393 منتشر شده و خبر آن نیز در همان زمان در تابناک و برخی رسانه‌های دیگر با تیتر «گزینه پیشنهادی ۱۴ تا ۱۹ ساله برای چهارچوب توافق جامع هسته‌ای» مورد توجه قرار است.

پیشنهاد 66 صفحه‌ای ارائه شده از سوی گروه بین‌المللی ـ که در نهم ماه می 2014 (اردیبهشت 1393) ـ و با تیتر «ایران و 5+1: حل مکعب روبیک» منتشر شد، پس از به دست آمدن توافق ژنو میان ایران و 5+1 در آذر 1392 تهیه شده است. در این زمان، توافق ژنو به عنوان مبنای اصلی توافق نهایی میان ایران و 5+1 که نهایتا برجام نام گرفت، وجود داشت و همگان می‌دانستند که توافق نهایی در کلیت خود حاوی چه عناصری خواهد بود.

مذاکرات طاقت‌فرسای پس از توافق ژنو، برای تعیین جزئیات برجام در مهلت تعیین شده به سرانجام نرسید و طرفین ابتدا در فروردین 94 بر سر چهارچوب مفصل‌تری که تفاهم لوزان نام گرفت و سپس در مرداد 95 بر سر متن برجام به توافق رسیدند.

در همه این دوره از آذر 92 تا مرداد 94، چهارچوب کلان توافق نهایی روشن و بحث اصلی، تلاش طرفین برای به دست آوردن حداکثر امتیازات در همین چهارچوب کلان توافق ژنو بود. پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران در همین چهارچوب نگاشته شده است؛ بنابراین، اصول کلی آن خارج از چهارچوب توافق ژنو نیست، ولی قالب، محتوا و جزئیات آن با برجام بسیار متفاوت است.

گروه بین‌المللی بحران که طی سال های گذشته، گزارش‌های متعددی را در خصوص حل و فصل مناقشه هسته‌ای ایران منتشر کرده است، در این گزارش 66 صفحه‌ای، جدای از کلیاتی که در خصوص مسائل اصلی مورد مذاکره مطرح کرده، پیشنهادهایی را در خصوص چهارچوب یک توافق احتمالی طرح کرده است؛ آما آیا متن برجام، همین گزارش گروه بین المللی بحران است؟

برای حقیقت سنجی، مقایسه ای بین این دو متن صورت داده ایم و مشخص شد که محتوای پیشنهاد گروه بین‌المللی با برجام، تفاوت‌های چشمگیری دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ساختار پیشنهادی برای توافق هسته‌ای 5+1 و ایران، چهارچوبی سه مرحله‌ای است که در آن سه گام اولیه (یک تا دو سال)، میانی (پنج تا هفت سال) و نهایی (هشت تا ده سال) در نظر گرفته شده و ورود به هر گام منوط به طی شدن گام قبلی است. در حالی که در برجام، گام اصلی و مهم‌ترین گام، همان مرحله‌ای است که با روز اجرا آغاز می‌شود و هشت سال بعد به روز گذار خواهد رسید.
  • در پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران آمده است که ذخایر اورانیوم غنی شده ایران باید به صفر برسد و همه اورانیوم غنی شده در ایران باید به سرعت به سوخت مورد استفاده در نیروگاه تبدیل شود در حالی که در برجام ایران اجازه یافته است که سیصد کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده را نگاه دارد.
  • در پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران آمده است که همه سانتریفیوژهای نصب شده در فردو باید جمع‌آوری شود، در حالی که مطابق برجام، ایران بخشی از سانتریفیوژهای خود در فردو را حفظ کرد.
  • در پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران این مسأله مطرح شده است که معدن‌کاری، آسیاب‌ها و تبدیل اورانیوم در ایران به اندازه مورد نیاز برای غنی‌سازی محدود شود، در حالی که در متن برجام چنین محدودیتی وجود ندارد.
  • در پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران، این تعهد برای 5+1 در نظر گرفته شده که نیمی از منابع مالی مسدود شده ایران به صورت ماه به ماه و در طی دوره یک یا دو ساله گام اول پیشنهادی آزاد شود، در حالی که طبق برجام، با اجرایی شدن این سند باید همه منابع ایران یکباره آزاد می‌شد.
  • در پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران، برداشتن تحریم نفت ایران از سوی اروپا تدریجی است، در حالی که در برجام این گونه نبود.
  • گروه بین‌المللی بحران در گام دوم از چهارچوب پیشنهادی خود سه تعهد قابل توجه را برای ایران در نظر گرفته است که عبارتند از الحاق رسمی ایران به پیمان جامع منع آزمایش‌های هسته‌ای موسوم به سی‌تی‌بی‌تی، امضای کدهای رفتاری 2002 لاهه در خصوص اشاعه موشک‌های بالستیک و پیروی از سرخط‌های گروه تامین‌کنندگان هسته‌ای. هیچ یک از این سه موضوع در برجام وجود ندارد.
  • گروه بین‌المللی بحران پیش‌بینی کرده که در گام سوم از چهارچوب پیشنهادی برای حل و فصل موضوع هسته‌ای، ایران بپذیرد در تحقیق و توسعه فقط بر روی ماشین‌هایی کار کند که حداکثر ده سو توان غنی‌سازی داشته باشد. مراجعه‌ای ساده به متن برجام نشان می‌دهد که در برجام چنین محدودیتی برای ایران وجود ندارد.
  • در پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران، تنها در گام سوم است که تحریم سرمایه‌گذاری و یا تأمین کالا برای صنعت گاز ایران آن هم تدریجی برداشته شود. روشن است که وقتی توتال در اولین سال اجرای برجام درباره توسعه میدان گازی پارس جنوبی قرارداد بسته است، چنین شرطی در برجام وجود ندارد.
  • پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران، ظرفیت غنی‌سازی ایران را با رویکردی افزایشی در گام سوم به 19200 سو محدود کرده است، در حالی که طبق برجام، ایران پس از طی دوره اجرای برجام و با رسیدن به دوره گذار برجام، امکان این را خواهد داشت بر اساس میزان نیاز خود، ظرفیت غنی‌سازی را افزایش دهد.
  • طبق پیشنهاد گروه بین‌المللی بحران، تحریم‌های شورای امنیت در خصوص صادرات کالاهای دو منظوره به ایران حتی در پایان گام سوم هم برداشته نمی‌شود، در حالی که مطابق برجام از همان ابتدا کانال خریدی به منظور بررسی درخواست‌های خرید ایران ایجاد شده است. این محدودیت نیز در سال هشتم اجرای برجام برداشته خواهد شد.

این فهرست طولانی از تفاوت‌های قابل توجه برجام و چهارچوب پیشنهادی توسط گروه بین‌المللی بحران که با مروری کوتاه بر خلاصه این پیشنهاد طولانی 66 صفحه‌ای نگاشته شده است، نشان می دهد که ادعای مطرح در تلویزیون حقیقت ندارد، بلکه حقایق موجود هم انکار شده است.

نکته ای که تحلیلگران جوان و ناآشنا به مسائل دیپلماتیک را در تحلیل مسائل گمراه می کند، علاوه بر غفلت از اهمیت منافع ملی و تحلیل جناحی و فرقه ای آن، فقدان شناخت از محیط بین المللی و اقتضائات مذاکرات بین المللی است. برخی جوانان جویای نام، به تصور اینکه مطلبی یافته یا گفته اند که پیش از آنان، زعمای قوم و مسئولان و تحلیلگران برجسته آن را نیافته اند، بی پروا، دستاوردهای جمعی یک ملت را قربانی اشتهای وافر برای مشهور شدن می نمایند، دردی که درمانی هم ندارد جز گذر زمان! گذر زمان جوانان جویای نان و نام را خیلی زود به مسیر عقلانیت و وطن پرستی برخواهد گرداند.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار