مرور روزنامه‌های شنبه بیستم مرداد
سرنوشت ۹ میلیارد دلار دولتی، جزئیات توزیع کالا‌های اساسی، پس لرزه‌های کم جان یک استیضاح، دوهزار تومن رشوه برای هر دلار دولتی، جین پوشی از افخمی تا جهرمی، تلنگر عراقی‌ها به دیپلماسی ایرانی، آغاز خروج نهاد‌های نظامی از اقتصاد کشور، جنایت جنگی سعودی؛ قتل عام ۴۷ کودک یمنی، رواج طلاق صوری برای دریافت مستمری، بازگشت حباب لعنتی!، ماهیگیری احمدی نژاد از آب گل آلود فساد و تقابل آمریکا و اروپای مصمم از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۶۴۱۷۰۷
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۵ 11 August 2018
 
سرنوشت ۹ میلیارد دلار دولتی، جزئیات توزیع کالا‌های اساسی، پس لرزه‌های کم جان یک استیضاح، دوهزار تومن رشوه برای هر دلار دولتی، جین پوشی از افخمی تا جهرمی، تلنگر عراقی‌ها به دیپلماسی ایرانی، آغاز خروج نهاد‌های نظامی از اقتصاد کشور، جنایت جنگی سعودی؛ قتل عام ۴۷ کودک یمنی، رواج طلاق صوری برای دریافت مستمری، بازگشت حباب لعنتی!، ماهیگیری احمدی نژاد از آب گل آلود فساد و تقابل آمریکا و اروپای مصمم از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز شنبه بیستم مردادماه در حالی بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفتند که سرنوشت ۹ میلیارد دلار دولتی، فرصت طلبی احمدی نژاد از شرایط کشور، کودک کشی سعودی و سقوط ارزش پول ترکیه و اظهارات اردوغان درباره تحریم‌های آمریکا از مواردی است که در صفحات نخست بیشتر روزنامه‌ها برجسته شده است.

روزنامه اعتماد که تصویری از یک مدرسه بمباران شده در یمن توسط رژیم سعودی را در صفحه نخست خود گنجانده تیتر قصاب کودکان را برای آن انتخاب کرده و خبر از متهم شدن عربستان سعودی را به جنایت جنگی توسط سازمان ملل داده است. این روزنامه در یادداشتی از نگرش ملی ایرانی‌ها و نگرش ملی ترک‌ها در قبال دلار نوشته است.

روزنامه رسالت عنوان ایران و آمریکا راهبردی برای مذاکره ندارند را از گفته‌های رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به عنوان تیتر برگزیده است. این روزنامه پاسخ رهبر انقلاب درباره برخی از نگرانی‌های دوستداران انقلاب با عنوان این را به همه بگویید؛ هیچ کس غلطی نمی‌تواند بکند را در مرکز صفحه اول خود چاپ کرده است.

روزنامه ایران تیتر یک امروز خود را زیست محیطی انتخاب کرد و عنوان آژیر قرمز کلانتری را در کنار تصویر رئیس سازمان محیط زیست کشور در صفحه نخست برجسته کرد. گزارشی که طی آن گفته شده است: آب، خاک و هوا در معرض آلودگی است - فرسایش خاک سالانه ۱۲ تن در هر هکتار است - دشمن کشور، اقدامات بدون کارشناسی است - در بحران آب قرار گرفته‌ایم، نباید مسائل را امنیتی کرد - برای حل مشکل باید تمام اطلاعات را به مردم بدهیم - باید مصرف آب را ۴۰ تا ۵۰ میلیارد مترمکعب کاهش دهیم - ۸۰ درصد صنایع گاز و نفت باید به خاطر آلودگی تعطیل شوند.

روزنامه ابتکار که چند روز است شکل صفحه نخست خود را کمی تغییر داده است عنوان پس لرزه‌های کم جان یک استیضاح را از گزارشی با همین موضوع در رابطه با استیضاح وزیرکار در صفحه نخست قرار داده است. این روزنامه در گزارشی دیگر و در کنار تصاویر ترامپ و روحانی عنوان منتظر دیدار روحانی و ترامپ در نیویورک نباشید را از قول تخت روانچی گنجانده است.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های امروز روزنامه‌ها را مرور می‌کنیم:

چگونه احمدی نژاد استخوان در گلوی سیاست شد؟

روزنامه ایران در ستون اول دفتر امروز خود ضمن اشاره به فایل ویدیویی دو روز گذشته رئیس جمهور سابق درباره کناره گیری روحانی از ریاست جمهوری نوشت: هر کس که آخرین فیلم کوتاه سخنان رئیس جمهوری دوران ۸۴ تا ۹۲ را دیده باشد جز اظهار تعجب و تأسف نمی‌تواند واکنش دیگری از خود نشان دهد. مسأله این نیست که آیا افراد جامعه حق اظهار نظر دارند یا خیر؟ به طور قطع همه حق اظهار نظر دارند و حتی می‌توانند خواستار عزل یا استعفای هر مقام حکومتی شوند. اگر جامعه ما همواره از چنین آزادی برخوردار بود، به‌طور قطع وضع امروزمان بسیار بهتر از این می‌بود که هست. اگر وضع امروز را بر آن دوران ترجیح می‌دهیم، یک دلیل آن این است که امروز هر کس می‌تواند خواهان استعفا یا کنار رفتن دولت شود بدون اینکه، چون گذشته، دغدغه ساقط شدن از زندگی را داشته باشد. اگر این آزادی در آن دوران وجود داشت، به‌طور قطع کار به جایی نمی‌رسید که امروز هستیم. آن روز هرکس که کوچکتر از گل به وی می‌گفت: از هست و نیست ساقط می‌شد و چه بسیار فرهیختگانی که به همین علت زبان در کام کشیدند و صبر پیشه کردند تا بلکه این وضع بگذرد، که خوشبختانه گذشت. هر چند با زیان فراوان به کشور و ملت.

چگونه احمدی‌نژاد استخوان در گلوی سیاست شد؟ /نگرش ملی ایرانی‌ها و نگرش ملی ترک‌ها در قبال دلار/وای بر ما اگر حرف‌های جلسه استیضاح راست باشد
پرسشی که اکنون پیش روی هر شهروند متعهدی به ایران و سرنوشت ایران وجود دارد این است که چرا برخی افراد که در بالاترین سطوح قدرت بودند و دوران آنان سراسر تخلف از قانون بود؛ اکنون که از آن جایگاه افتاده‌اند، چنین در نقش انتقادی و مخالف‌خوانی عمل می‌کنند که اپوزیسیون برانداز نیز انگشت حیرت به دهان می‌گیرد! ‍ در یک کلام می‌توان گفت که بی‌توجهی به قانون و حاکمیت، ریشه همه این مفاسد است. احمدی‌نژاد در دوران دولت خود تعداد زیادی تخلفات قانونی داشته است، حتی اگر یک مورد آن‌ها را به دادگاه می‌کشید او زودتر از دوستانش باید در اوین اتراق می‌کرد. ولی باعث تأسف است که تخلفات حقوقی و قانونی او نه تنها رسیدگی نشد، بلکه بار‌ها از سوی مسئولان محترم قضایی اعلام شد که به وقت مناسب رسیدگی خواهد شد. اتفاقاً او نیز برای گریز از این رسیدگی فرار به جلو کرده است و تیغ تیز حمله خود را متوجه جا‌هایی می‌کند که مشروعیت رسیدگی‌های قضایی علیه خود را زایل کند. دستگاه قضایی نمی‌توانست رسیدگی به پرونده‌های وی را به تأخیر اندازد. همچنان که اگر رسیدگی به پرونده معاون اول او را زودتر و بموقع انجام می‌دادند، احتمال زیاد او هیچ‌گاه به‌جایگاه معاون اولی نمی‌رسید و این همه خسارت سیاسی به بار نمی‌آمد.
رسیدگی به این پرونده‌ها نیز باید مبتنی بر اصول حقوقی باشد. یار غار احمدی‌نژاد که یک رقم تخلف او برداشت ۱۶ میلیارد برای دانشگاه اختصاصی خودشان است که نه ثبت رسمی شده و نه حتی جایی دارد و نه دانشجویی و باید برای ارتکاب چنین جرمی مجازات شود، امروز طلبکار تمام‌عیار شده است و به جای پاسخ دادن درباره تخلفات و جرایم خودشان در مقام بازپرس قرار گرفته‌اند. اگر آن روزی که برای رسیدگی به صلاحیت جسمی و روانی ریاست‌جمهوری که برخی افراد معتقد به تست روانشناسی و روانپزشکی نامزد ریاست جمهوری بودند، شورای نگهبان جدیت به‌خرج می‌داد و فردی را که از این نظر مشکوک می‌نمود برای سنجش سلامت روح و روان نزد پزشکان معتبر می‌فرستاد، در این صورت امروز شاهد آن نبودیم که متولیان دوران فراموش نشدنی ۸۴ تا ۹۲ مدعی اصلاح امور شوند. او حتی نیاز به مراجعه به روانشناسی و روانپزشکی نیز نداشت، کافی بود جملات و اظهارات او تحلیل شود تا ماجرا روشن گردد. کسانی که به سهولت به مراجع تقلید دروغ گفتند و حتی زحمت تکذیب را هم نکشیدند، امروز پرچمدار مبارزه با بی‌عدالتی شده‌اند؟! آنان که ۸۰۰ میلیارد درآمد نفتی را نابود کردند و حتی برای خاطر خدا تعداد شاغلان را اندکی نیز اضافه نکردند، در حالی که حداقل ۵ میلیون شغل باید ایجاد می‌کردند، امروز باید پشت میز محاکمه و در حال پاسخگویی باشند، نه، دیروز باید در این جایگاه می‌بودند و امروز هزینه‌های نابخردی و سوءمدیریت و فساد خود را بپردازند.

نگرش ملی ایرانی‌ها و نگرش ملی ترک‌ها در قبال دلار

محمد‍‌علی دستمالی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان دلار در ایران دلار در ترکیه نگرش ملی ایرانی‌ها ترکیه ای‌ها را بررسی کرد و در بخشی از آن نوشت: با آنکه در یک سال اخیر ارزش دلار امریکا در ترکیه همواره بیشتر و بیشتر شده، اما مردم ترکیه برای خرید دلار در صف نایستادند و ثروت خود را به طلا و سکه جمهوری و دلار و ارز‌های دیگر تبدیل نکردند. اگر هم چنین چیزی بود، دست‌کم حرص و شتاب و آمار و ارقام آن، مطلقا اندازه ما نبود. چرا؟ کجای کار می‌لنگد؟ آیا مساله فقط به ثبات اقتصادی ترکیه، درآمد ٣٠میلیارد دلاری از توریسم، درآمد کلان از تجارت و آزادی‌های نسبی فردی و اجتماعی و سیاسی و رسانه‌ای ربط دارد؟ در پاسخ باید گفت: خیر. همه این‌ها نقش دارد. اما فقط این‌ها نیست. عامل دیگری نیز هست. یک عامل مهم به نام عِرق ملی و علاقه به رشد و شکوفایی اقتصاد ملی کشور و نشان دادن واکنش منفی به رفتار دونالد ترامپ و دولت امریکا.
چگونه احمدی‌نژاد استخوان در گلوی سیاست شد؟ /نگرش ملی ایرانی‌ها و نگرش ملی ترک‌ها در قبال دلار/وای بر ما اگر حرف‌های جلسه استیضاح راست باشد
آن دسته از شهروندان ترکیه که برای نشان دادن خشم خود نسبت به تهدید و تحریم‌های بیان شده از سوی امریکا در برابر دوربین رسانه‌ها، دلار آتش زدند، یک اقلیت کم‌شمار، مرفه بی‌درد و تافته جدابافته نیستند و اتفاقا در جامعه ترکیه، نگرش ضدامریکایی، بی‌مشتری نیست، اما تفاوت اینجاست که در چنین مقطع تاریخی و سیاسی حساسی، آن شهروند ترکیه‌ای، در حمایت از اقتصاد ملی و دولت خود، کاری به پرچم امریکا ندارد، اما دلار آتش می‌زند و اوج خشم خود را به این شکل، نشان می‌دهد. اما در کشور ما، در کنار آن دسته و گروه قابل توجه و پرشماری که نگرش ملی و دلسوزی ملی دارند، شهروندان دیگری نیز هستند که از چنین فرصتی استفاده می‌کنند تا نه تنها ریالی از مال و دارایی آن‌ها کاسته نشود، بلکه اگر دست دهد، سرمایه و ثروت جدیدی پیدا کنند. هموطنی که موجر است در گام اول، فی‌الفور مبلغ رهن و اجاره را بالا می‌برد، آن یکی که سرمایه و پس‌اندازی در بانک دارد، خانواده و افراد فامیل را مامور می‌کند تا فورا برایش دلار و سکه بخرند، دیگری چند کیسه برنج و چند حلب روغن به خانه می‌آورد و... الخ. روراست باشیم و تعارف نکنیم. چنین رفتار‌های فرصت‌طلبانه‌ای در جامعه ما و در شهروندان ما به وفور دیده می‌شود و چنین چیزی قطعا به اقتصاد این کشور آسیب می‌زند.
آن شهروند نازنینی که حساب و کتاب می‌کند که مثلا با یک سفر فرمالیته خارجی، از محل تبدیل ارز مسافرتی به ارز قاچاق، چند میلیون به دست می‌آورد، دلسوزی ملی ندارد و چیزی به نام منافع ملی و سود همگانی برایش مهم نیست. اما آیا همه تقصیر را باید بر گردن همین بخش فرصت‌طلب جامعه انداخت؟ هزار البته خیر. در این کشور، میلیون‌ها ایرانی دلسوز و قانع و وطن‌پرست هم داریم که اهل سوءاستفاده و احتکار و مال‌اندوزی دیوانه‌وار نیستند. اما آیا دولت، مسوولان و تیم اقتصادی ما هم، مانند ترکیه‌ای‌ها عمل می‌کنند؟ آیا روحانی هم حاضر است هر روز در میدانی و خیابانی و هر بار به بهانه‌ای با مردم صحبت کند و وقایع را با آن‌ها در میان بگذارد و مشاورین اقتصادی جوان، دانشمند و توانمند را جذب کند و از حمایت بخش خصوصی هم برخوردار شود؟ آیا سیستم رسانه‌ای ما هم مانند شبکه گسترده روزنامه‌ها و رادیو و تلویزیون‌های بخش خصوصی ترکیه، می‌توانند آرامش و اعتماد مردم را حفظ کنند؟ خیر. متاسفانه خیر. در همین کشور نازنین ما ایران، گذشته از افراد و شهروندان عادی، ده‌ها شرکت دولتی و بانک و نهاد‌ها و موسسات دیگر نیز داشتیم و داریم که با پیش‌خرید ده‌ها هزار سکه بهار آزادی و احتمالا اندوختن دلار و یورو، بر این آتش بنزین ریختند و در همین حال، در بحث واردات خودرو و استفاده از ارز دولتی برای واردات کالا‌های اساسی، صد‌ها فرد، شرکت و نهاد، به اقتصاد این کشور و به جامعه و مردم ما آسیب زدند تا از این نمد، کلاه گرم و نرمی بر سر نهند. پس پیش از هر چیز این ساختار مدیریتی، باید خود را ترمیم کند و بیش از این، هواپیمای عظیم این کشور را به سیستم اتو پایلوت، قضا و قدر و آزمون و خطا نسپارد.

وای بر ما اگر حرف‌های جلسه استیضاح راست باشد

مصطفی داننده طی یادداشتی که روزنامه آرمان امروز با عنوان وای بر ما اگر حرف‌های جلسه استیضاح راست باشد چاپ کرده است نوشت: در جریان جلسه استیضاح ربیعی شاهد بگم‌بگم‌های مختلف از سوی نمایندگان و البته وزیر حالا سابق کار بودیم. حرف‌هایی زده شد که نمی‌شود از آن به سادگی گذشت. یکی از نمایندگان از پیشنهاد ۵۰۰ میلیونی برای مطرح نشدن مشکلات بهزیستی حرف زد و دیگری از به‌توپ بستن مجلس توسط خود نمایندگان. یکی دیگر از نمایندگان پشت تریبون قرار گرفت و گفت: پسر آقای وزیر با پسر معاونش در دبی شرکت زده‌اند. در مجلس گفته شد دختر یکی از نمایندگان مشهور مجلس، مسئول فاینانس پتروشیمی با مدرک لیسانس است. آن نماینده مشهور هم فریاد زد که دختر من فوق لیسانس شیمی از دانشگاه شریف دارد که قبل از آنکه آقایان سر کار آیند در پتروشیمی کار می‌کرد. این آقایان بگویند بچه‌های آن‌ها و دارودسته‌شان در این سیستم بیشتر درگیر هستند یا بچه‌های من؟ این حرف‌ها را که می‌زنند چه معنایی دارد؟ وزیر هم وقتی پشت تریبون قرار گرفت از فشار نمایندگان گفت: «رئیس بهزیستی سبزوار یک زن برجسته است، اما به من فشار می‌آورند که یا این فرد را بردار یا اینکه تو را استیضاح می‌کنیم. در اتاق من می‌گویند سالی ۴۰۰، ۵۰۰ میلیون تومان به حساب فرد موردنظر آن‌ها واریز شود.» این حرف‌ها را هم مردم شنیدند هم کسانی که مسئول رسیدگی به رفتار نمایندگان و اعضای دولت هستند.
عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز شنبه ۲۰ مرداد :
این سخنرانی‌ها نشان داد در رابطه مجلس و دولت اتفاقات عجیبی در حال افتادن است. تمام این حرف‌ها نشان داد در رفتار برخی از آقایان فساد و زدوبند وجود دارد. حالا نهاد‌هایی که وظیفه رسیدگی به این رفتار را دارند باید وارد عمل شوند تا مشخص شود چقدر از حرف‌های روز استیضاح راست بوده است. مردم این حرف‌ها را می‌شنوند و می‌گویند فساد کشور را گرفته است و خود نمایندگان با حرف‌های خود بر این موضوع صحه گذاشتند. به خدا بازداشت یک وزیر، یک نماینده مجلس و هر مقام دیگری به جرم فساد اشکالی ندارد. اتفاقا این رفتار با استقبال گسترده مردم رو‌به‌رو و زمینه‌ساز اعتماد بیشتر به نظام خواهد شد. هرچه زودتر باید مشخص شود که حرف‌های زده شده در مجلس اتهام بوده است یا جرم. اگر جرمی اتفاق افتاده است باید سریع و صریح با آن برخورد شود. ممکن است خیلی از این حرف‌های زده شده درست نباشند و برای رسیدن به مقاصد سیاسی مطرح شده باشد. روشن شدن ابعاد این ماجرا می‌تواند برای بسیاری هم حکم رفع ابهام و اتهام را داشته باشد. استیضاح علی ربیعی از جهاتی یادآور محاکمه عبدا... نوری در سال ۷۸ بود. آنجا که وزیر کشور دولت اصلاحات که چند حکم از امام داشت خطاب به رئیس دادگاه گفت: اگر آنچه می‌گویید راست باشد وای بر ما و اگر راست نباشد باز وای بر ما. چون اگر راست باشد مردم می‌گویند روحانی مورد تایید امام، هاشمی و رئیس دولت اصلاحات اینگونه است، دیگران چگونه هستند؟ و اگر راست نباشد باز مردم می‌گویند اگر با روحانی تایید امام، اینگونه رفتار شود با دیگران چگونه رفتار می‌شود؟ در هر صورت وای بر ما! حالا حکایت استیضاح علی ربیعی است. چون اگر اتهامات نمایندگان به او راست باشد وای بر ما و اگر راست نباشد باز وای بر ما. در حالت اول دولت باید تکلیف شرکت‌های شستا را روشن کند و وزارت کار را به همان وزارت روابط کار برگرداند، نه یک تشکیلات اقتصادی عظیم که پتروشیمی، کشتی، بیمه، کفش ملی و... در اختیار دارد. اگر راست نباشد شورای نگهبان کمتر سختگیری کند و بگذارد نمایندگان کلان‌نگر‌تر و احزاب رقابت کنند نه افرادی که تنها به فکر روابط و منافع هستند./ح

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار