کد خبر: ۶۹۲۶۹
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۷ 31 July 2015

بیاییم با یکدیگر متحد باشیم و در زمانه ای که مشکلات اقتصادی و معیشتی و اشتغال، مردم کشور و جوانان ما را دچار بحران کرده است، دست از بحران سازی های مصنوعی برداریم.


       انقلاب شکوهمند اسلامی که در سال 1357 با قیام ملت بزرگ ایران بر علیه حکومت استبدادی و استعماری رژیم پهلوی به پیروزی رسید، با خود آرمانها و دیدگاههایی داشت که توسط بزرگان قیام از قبیل شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت الله طالقانی، دکتر شریعتی و سایر بزرگان و در رأس همه آنان امام خمینی(ره)، برای جامعه تبیین وتفسیر میشد. از جمله آن آرمانها و اهداف تشکیل حکومتی مبتنی بر اسلام و جمهوریت و در عین حال احترام به سایر ادیان و مذاهب الهی و نیز رسیدن به استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی وحفظ آن بود. البته آرمانهای بسیاری برای انقلاب و نظام برآمده از آن، وجود داشت که در قالب شعارها و سخنرانی های مردم و بزرگان مطرح می گردید.

بیش از 37 سال از آن زمان گذشته و در این مدت، مردم ایران دولتهای مختلف و گوناگونی را دیده و عملکرد آنان را مشاهده کرده اند، از دولتهای آقای مهندس بازرگان ، بنی صدر و شهید رجائی تا ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای و نخست وزیری مهندس موسوی و ریاست جمهوری آیت الله هاشمی و آقایان سید محمدخاتمی و محموداحمدی نژاد و اینک دولت تدبیر و امید با ریاست آقای دکتر روحانی.

هر کدام از این دولتها با شعارها و اهداف خاصی بر سر کار آمد و گذشته از 3 دولت اول انقلاب که بنا به دلایل مختلفی ناتمام باقی ماند، دولتهای مربوط به ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای و نخست وزیری مهندس موسوی و بقیه دولتها تاکنون، توانسته اند هر کدام 8 سال تمام را باقی بمانند.

در این میان آنچه که به صورت کلی می توان بیان کرد، این است که تمامی دولتها با هدف خدمت به ایران و ایرانی بر سرکار بوده اند و هر کدام کوله باری از خدمات مختلف را بر دوش کشیدند و البته همه آنها هم دارای نواقصی بودند. مطلب دیگری که حائز اهمیت هست اینکه در دولتهای 8 سال دفاع مقدس و 8 سال سازندگی، کم و بیش از چهره های هر دو جناح معروف، که آن زمان مشهور به چپ و راست بودند، افراد مختلفی در سمتهای دولتی وجود داشتند با این تفاوت که در دولت اول آقای موسوی تقسیم بندی وزارت خانه ها هم در دست چپی ها و هم در دست راست های آن زمان با گرایش قوی نیروهای چپی بود و در دولت دوم ایشان قریب به اتفاق وزارتخانه ها در دست نیروهای چپی قرار گرفت و در دولت آقای هاشمی این اتفاق برعکس شد، یعنی در دولت اول آیت الله هاشمی تقسیم بندی وزارتخانه ها در دست نیروهای چپی و راست با گرایش قوی راستی ها و در دولت دوم ایشان با کمی اغماض می توان گفت اکثر وزارتخانه ها در دست نیروهای راستی آن زمان قرار گرفت.


با روی کار آمدن دولت آقای خاتمی و پیروزی گفتمان اصلاح طلب(چپ سابق)، وزارتخانه ها مجددا به نیروهای چپی (که از این زمان به اصلاح طلب مشهور شدند)، برگشت و با پیروزی آقای احمدی نژاد دوباره این مسأله به صورت عکس اتفاق افتاد و وزارتخانه ها به سمت اصولگراها (راست های سابق)، سوق پیدا کرد.

با مرور دوباره تاریخ 37 ساله انقلاب، آنچه که در این مدت مشاهده شد و همه مردم ایران به آن واقف هستند این بود که علیرغم خدمات و فعالیتهای مختلف دولتها برای کشور و مردم، آنچه که ملت را ناراحت نمود، این بود که هم در دولتهایی که در دست چپی ها (اصلاح طلب ها) و هم در دولتهای راستی ها(اصولگراها)، انتقادهای تند طرفداران رادیکال هر دو جناح از یکدیگر و ایجاد بحران های زیاد برای همدیگر، مانع از رسیدن به اهداف اولیه هر کدام از دولتها و بهبود وضعیت جامعه و مردم می گردید، به طوری که مردم هم از اصلاح طلبان افراطی و هم از اصولگرایان تندرو خسته شده و از دعواهای سیاسی که مانع خدمت رسانی دولتها به مردم وکشور بود بیزار گردیدند. البته ناگفته نماند که در 8 سال دولت نهم و دهم، متاسفانه به دلیل افزایش تخریبها و توهین هایی که توسط دولتمردان حاکم بر علیه افراد مختلف اتفاق افتاد، نارضایتی مردم از تندروی و افراط بسیار بیشتر شد.


نمود این مسأله (بیزاری از تندروی ها و افراط کاریهای جناح های سیاسی)، در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری خود را نشان داد، زمانی که اکثر ملت ایران با رای به آقای دکتر روحانی که با شعار «دولت تدبیر وامید» وگرایش اعتدالگرایانه و اصلاح طلبانه بر مبنای اصول انقلاب اسلامی، به صحنه رقابت انتخاباتی آمده بود، خواستند نشان دهند که می خواهند جنگ روانی بین مسئولین تمام شود و همه با وحدت برای خدمت به میهن عزیزمان ایران تلاش نمایندالبته به جرأت می توان گفت که اکثر رای های داده شده به دیگر آقایان کاندیدا مخصوصا آقایان دکتر رضائی، دکتر قالیباف، دکتر ولایتی و مهندس غرضی نیز، از همین جنس بود و به خاطر دوری از جنگ و جدل بین جناحها و تلاش برای خدمت به کشور بود، چرا که گفتمان غالب آن آقایان هم دوری از دعوای سیاسی بود.

اینک بعد از گذشت بیش از دو سال از انتخابات و استقرار دولت تدبیر وامید، متاسفانه مشاهده می شود برخی از رسانه ها و افراد تندرو، دست از تندروی بر نمی دارند و با بیانات و مطالبات تند، نشان میدهد که هنوز پیام مردم را در این انتخابات دریافت نکرده اند و دوباره بر طبل تفرقه می کوبند که به نظر می رسد حل این مساله تدابیر مقام معظم رهبری و سایر بزرگان را می طلبد که با جلوگیری از اینگونه اظهارات، جامعه ایران با آرامش به سمت خلق حماسه اقتصادی و پشت سر گذاشتن تحریم ها و مشکلات معیشتی حرکت نماید. (همانطور که مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی بعد از تفاهم هسته ای نیز مهمترین موضوعی را که به آن تأکید کردند حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه بود).

با توجه به این مهم پیشنهاد میگردد تا با مطرح نمودن گفتمان وحدت در جامعه، تمام هم وغم مسئولین و مردم را در راستای ایجاد حماسه دیگری قرار دهیم که رهبری معظم از دو سال پیش خواستار آن شده است و آن حماسه اقتصادی و حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی می باشد.


بیاییم با یکدیگر متحد باشیم و در زمانه ای که مشکلات اقتصادی و معیشتی و اشتغال، مردم کشور و جوانان ما را دچار بحران کرده است، دست از بحران سازی های مصنوعی برداریم.

ما بر آنیم تا راه اصلی رسیدن به این مقصد را بیان کنیم و از صاحبنظران و علاقمندان خواستاریم تا با دید انتقادی و کارشناسانه، راههای بهبود این دیدگاه را به عرضه کنند تا به امید خدا مسیر رشد وتعالی کشور با سرعت و دقت بیشتری طی گردد.

بی شک این مطالب و گفته ها در اختیار صاحب منصبان و بزرگان قرار می گیرد و انتظار حمایت از بزرگان نظام را داریم.

و اما راه اصلی رسیدن به پیشرفت و عدالت و توسعه همه جانبه چیست؟

به نظر این راه مسیری نیست جز حرکت در همین مسیر گفتمان وحدت، با توجه به این گفتمان، ملت ایران خواهد توانست، با شادابی و نشاط، در راه سرافرازی و سربلندی طی مسیر نموده و به صورت تدریجی و البته سرعت بیشتر، بر مشکلات پیش رو فائق آید.


مشکلاتی همانند بیکاری، معضلات معیشتی، گرانی، تحریم و تهدیدهای بین المللی، فسادهای مالی و اخلاقی و تفرقه و تشتت آرای مسئولین، فضای امنیتی و تهمت زنی به بزرگان نظام و پرونده سازی های نادرست و سایر مشکلات که همه کم وبیش به آن واقفند و تکرار آن لازم نیست.

به طور خلاصه اگر قبول نماییم که شاه کلید حل مشکلات کشور رسیدن به گفتمان وحدت است بنابراین باید برای رسیدن به این گفتمان راهکار و سازوکارهایی را بیاندیشیم و پیدا کنیم و طوری عمل کنیم تا همه مردم ومسئولین کشور که به صورت طیفی از اصلاح طلبان تند تا اصولگراهای افراطی را شامل میشوند، در این گفتمان وارد عرصه شده و به صورت نرم و آهسته و پیوسته در مسیر اعتدالگرایی و اصلاح امور بر پایه رعایت و حفظ ارزشها و اصول که مرکز ثقل این طیف میباشد قرار گیرند.

حمید منصورفر

دکترای مدیریت استراتژیک و مدیر تابناک آذربایجان غربی



اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
خوی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۶
مقاله ات را خواندم همه مطالب بجا بود ازجنابعالی تشکر می کنم
سعید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
استفاده کردیم جناب دکتر از مطالب مفیدتون
با تشکر از زحمات جنابعالی
عبدلارحمان وصفی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
باسلام آقای دکتر مطالب شما حکایت اذ دلسوزی ووطن دوستی از یکسو وفهم وتحلیل علمی مسائل ازسوی دیگر دارد ولی باکمی ژرف اندیشی میتوان علت اختلافات رادر درک وتبیین متفاوت علمی در بزرگان جناحها دانست که اوج اختلاف علمی در دوقطب تند جناحهانهفته است بقیه نمیتوانند تفاوت واقعی دیدگاهها را نمایندگی نمایند
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار