به گزارش تابناک یزد، چندی پیش ماجرای دردناک قتل زنی 23 ساله از اهالی دارابکلا از توابع استان مازندران منتشر شد، این زن جوان نیمه اردیبهشتماه برای رفتن به دندانپزشکی به سمت ساری حرکت کرد، اما با گذشت چندین ساعت به خانه بازنگشت و به تلفن همراه خود هم پاسخی نداد. پس از آنکه خانواده این زن از غیبت او نگران شدند، موضوع را با پلیس درمیان گذاشتند. در تحقیقات ماموران مشخص شد که این زن جوان برای رفتن به ساری سوار بر یک خودروی عبوری مسافرکش شدهاست. با تحقیقات بعدی پلیس و به دست آمدن سرنخهایی روز 23 اردیبهشت ماه سرنشینان این خودرو دستگیر شده و به قتل زن جوان به قصد سرقت طلا اعتراف کردند. سرانجام ماموران پلیس توانستند؛ جسد زن جوان که به دلیل رها شدن در منطقه جنگلی و حمله حیوانات آسیب دیده بود را کشف کنند. در بررسیهای اولیه مشخص شد که علاوه بر آسیبی که جسد از حمله حیوانات دیده یکی از دستهای مقتول نیز قطع شده است.
زنان به طور مضاعف در معرض آسیب هستند
شادی عظیمزاده در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در واکنش به انتشار خبر این جنایت هولناک گفت: در بزهدید شناسی عبارتی با عنوان بزهدید مقصر داریم، یعنی افرادی که به صورت مضاعف در معرض آسیب هستند؛ همانند زنان، کودکان، سالمندان، بیماران ذهنی و گروههایی از این دست باید بیشتر مورد حمایت قرار گرفته و خود نیز بیشتر به مراقبت از خویش بپردازند.
وی با تاکید براینکه صددرصد یکی از دلایل این اتفاق وجود ناامنی در آن منطقه بوده است، ادامه داد: اما سوار شدن در ماشینی که به آن اعتمادی نیست و عدم استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی از دلایل مهم رخداد این حادثه بوده است. هر چند که بخشی از تقصیر وقوع این حادثه بر عهده نظام مدیریت است، که چرا وسایل حمل و نقل امن در اختیار وی نبوده است.
نبود سیستم حمل و نقل امن از عوامل وقوع حادثه
وی اظهار کرد: تا جایی که به یاد دارم، وی برای رفتن به دندانپزشکی ناچار شده از شهر خود به ساری سفر کند که در مسیر دچار این حادثه شده است، لذا این سوال مطرح میشود که چرا نباید یک مرکز دندانپزشکی در نزدیکی محل سکونت این بانو قرار داشته باشد تا وی مجبور نباشد، برای معالجه به تنهایی به مرکز استان سفر کند. همچنین نبود سیستمهای حمل و نقل دارای اطمینان از دیگر عوامل موثر در وقوع این حادثه بوده است.
عدم کنترل منطقه و ضعف امکانات امنیتی
عظیمزاده با اشاره به این موضوع که چند روز طول میکشد تا جسد زن مقتول پیدا شود، گفت: به نظر میرسد؛ عدم مدیریت کنترل روی مناطقی که در جرمشناسی به آن زیستبوم جنایی میگویند؛ از عوامل این حادثه بوده است. زیستبوم جنایی یعنی مناطق جغرافیایی که کاملا بزهزا بوده و بستر ارتکاب جرم هستند و از کنترل ما خارج شدهاند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: اگر سیستمهای دوربین امنیتی یا حتی دوربینهای متعلق به راهنمایی و رانندگی در این مناطق وجود داشت، این امکان بود که جسد این زن با سهولت بیشتری پیدا شود و این امکان وجود داشت که لحظه سوارشدن او را از طریق دوربینها پیگیری کرده و شماره پلاک آن را کشف کرد.
وی افزود: من نمیدانم که آیا چنین دوربینهایی وجود داشته است، یا نه اما در صورت وجود این دوربینها نیز به نظر میرسد، که آنها آنقدر قوی نبودهاند که بتوانند سریعتر نتیجه را رقم بزنند.
نبود مرکز طبی در نزدیکی محل زندگی این زن
عظیمزاده افزود: با بررسی این موضوع تعدد مولفههای دخیل در این جنایت را مشاهده می کنیم. از جمله نبود مرکز طبی در نزدیکی محل زندگی این زن، رفتن به خارج از شهر از طریق ماشینهای غیر مطمئن، نبود دوربین های امنیتی در پایانهها و اینکه چرا این بانو مجبور شده برای طی مسیر کنار جاده ایستاده و در انتظار وسیله باشد. آیا در پایانه ماشین نبوده است؟
نظام مدیریتی منطقه، کمککننده وقوع حادثه
این جامعهشناس جنایی گفت: در این زمینه مقتول کوتاهیهایی انجام داده است، اما اتفاقات دیگر نیز مزید علت شده است. به عبارت دیگر در این اتفاق مجموعهای از علل دخیل بودند که بخشی از آن مربوط به نظام مدیریتی و بخشی دیگر متوجه شهروندی است که وقتی متوجه می شود در فضای ناامنی قرار دارد، باید از خودش محافظت کند همانطور که درجرم شناسی می گویند، فرد نباید خودش را آماج مجرمان قرار دهد.
نیاز اقتصادی؛ زمینهساز بروز رفتارهای ضد اجتماعی
وی با بیان اینکه فکر نمیکنم، این خانم طلا و جواهر زیادی به همراه داشته است؛ اضافه کرد: راننده و همدست او از سر نیاز یا به هر علت دیگر دست به چنین رفتار ضداجتماعی زده اند، چرا که فکر کردهاند برای بدست آوردن مقداری پول میتوانند، به راحتی انسانی را از بین ببرند.
نواحی خارج از کنترل بستر مناسبی برای ارتکاب جرم
عظیمزاده اظهار کرد: مجرمان، جسد این زن را در روستاهای اطراف در یک دره میاندازند که این موضوع نشان میدهد، این نواحی خارج از کنترل بوده و شاید ما نتوانستهایم فاصله روستاها و شهرها را کنترل کنیم که چنین مناطقی بستر مناسبی برای ارتکاب جرم هستند.
این استاد دانشگاه درباره علل انجام چنین جنایتی با بیان اینکه بخشی از آن صددرصد نیاز اقتصادی بوده است، بیان کرد: مجرمان در اقرار خود گفتهاند که در ابتدا قصد ارتکاب قتل را نداشتهاند، اما از ترس آنکه مقتول آنها را لو دهد، او را میکشند. همچنین آنها گفتهاند که به نظر ما مقتول وضع مالی خوبی داشت، لذا مولفه اول نیازمندی بوده است.
از بین رفتن وجدان اجتماعی ناشی از فشار اقتصادی
این جامعهشناس جنایی با اشاره به مبحث بیهنجاری یا خلاء هنجاری در جرمشناسی اظهار کرد: اگر طبقه خاصی از یک جامعه دچار فشار اقتصادی باشند، به بیهنجاری یا خلا هنجاری دچار میشوند و در شرایطی که تربیت نادرست باشد، نیز این موضوع مزید بر علت شده و باعث میشود که فرد وجدان اجتماعی نداشته باشد.
وی ادامه داد:چنین افرادی آنقدر خودمحور هستند که با دیدن دستبندی یک میلیون تومانی جلوی چشمانشان گرفته میشود و برای به دست آوردن آن و رسیدن به آرامش دست به چنین اعمال میزنند، به گونهای که به نظر میرسد به فضاحت عمل خود مشرف نیستند.
عدم پایبندی به اصول اجتماعی در پی فقدان اخلاقیات
عظیمزاده با اشاره به مباحث مرتبط با روانشناسی جنایی گفت: از این منظر باید بررسی کرد که این افراد تا چه میزان دچار مشکلات روحی و روانی بوده و میزان جامعهپذیری آنان تا چه حد ضعیف است. همچنین شدت فشارهای اجتماعی وارد بر آنان چقدر بوده که پایبندی به وجدان اجتماعی یا همان اخلاقیات اجتماعی را از آنان گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: فقدان یا ضعف اخلاقیات و وجدانی که فرد را به اصول اجتماعی پایبند میکند، عامل بسیار مهمی است و نیازمندی و فقر میتواند، این فقدان و ضعف را چند برابر کند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بر اساس پرونده این افراد سابقهدار بودهاند، لذا چنین اقدامی را با برنامهریزی انجام دادهاند. اینکه همراه خود چاقو داشته و در ماشین آنها ابزار خطرناک دیگری نیز وجود داشته است، شاهدی بر این مدعا است. همچنین بر اساس اعترافات آنان، این کار با تصمیمگیری و برنامهریزی انجام شده است. از سوارکردن مقتول و مجروح کردن وی، دزدیدن اموال او و ... همه اندیشمندانه و با برنامهریزی صورت گرفته است.
تشدید رفتارهای ناهنجار نتیجه عدم برخورد مناسب با بزهکاران
عظیمزاده تاکید کرد: نمیتوان گفت که این افراد صرف نیازمندی مرتکب چنین عملی شدهاند، اما آنان در مسیری قرار میگیرند که با تکرار چنین اعمالی و عدم مشاهده برخورد مناسب با خود تصمیم میگیرند که از این طریق زندگی خود را بگذرانند و لذا این نوع رفتارهای ناهنجار و عدم پایبندی به وجدان جمعی در آنها مزمن و پایدار میشود.
این جامعهشناس جنایی با بیان اینکه چنین افرادی خوب کنترل نشدهاند و زیر بار هیچ نظارت اجتماعی نیستند، اظهار کرد: آنان به این دلیل متوجه میشوند که از طریق سرقت و لو اینکه منتهی به مرگ شوند، میتوانند به درآمد دلخواه برسند لذا به کار خود ادامه میدهند.
از بین رفتن بازدارندگی مجازاتها و ضعف نظام کنترلی
عظیمزاده در توضیح این مطلب که از بین رفتن بازدارندگی مجازاتها و ضعف نظام کنترلی میتواند، چنین نتایجی داشته باشد، تصریح کرد: قوانین بد نیستند و سعی میکنند، تامین کننده باشند. حتی سیاستهای جنایی و قضایی نیز عملکرد خوبی داشته و بنابرآن سعی میشود، مجرمان با سرعت شناسایی و دستگیر شوند، اما آنچه مدنظر ماست، بحث پیشگیری است.
لزوم انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از وقوع جنایت
وی ادامه داد: اگر فردی به هر دلیل حتی فشار اقتصادی تصمیم بگیرد که با قتل به نتیجه دلخواه برسد، اما بداند که همه پایانهها زیر کنترل دوربینها هستند یا بداند که پلیس در طول جاده دارای ایستهای بازرسی متعدد است یا آگاه باشد که در طول مسیر دوربینها جاده را کنترل میکند، میتواند باعث پیشگیری از وقوع جنایت شود.
اقدامات بعد از وقوع جنایت، مقتول را زنده نمیکند
این جامعهشناس جنایی با تاکید بر اینکه در جرمشناسی پیشگیری بسیار مهم است، گفت: باید عوامل ارتکاب جرم را شناسایی کرده و نگذاریم جرمی اتفاق افتد، چرا که اقدامات بعد از وقوع جنایت مقتول را زنده نمیکند و آن خانواده دیگر دختر خود را نخواهد دید. پس باید کاری کنیم که دختران دیگر مورد چنین جنایاتی واقع نشوند.
عظیمزاده با بیان اینکه توجه به برنامههای پیشگیری و پیشگیری موقعیتمدار ضروری است، گفت: پلیس پیشگیری طی سالهای اخیر در شهرهای بزرگ سعی کرده است، برنامههای پیشگیری وضعیتمدار اجرا کند، تا مجرمان احساس امنیت نکنند اما در شهرهای کوچک که اجرای این برنامهها راحتتر است، متاسفانه محلی بودن و این فکر که مردم خودشان از یکدیگر حمایت میکنند، باعث میشود که چنین برنامههایی اجرا نشود.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در شهرهای بزرگ نیز فضای بزه فراهم است که البته به دلایل دیگری برمیگردد، افزود: با توجه به بزههای موجود در جامعه به نظر میرسد؛ در حال حاضر برنامههای پیشگیرانه کمی ضعیف است، یعنی ما با مجازات هر جرمی آشنا هستیم و قوانین مربوط به آن نیز تدوین شده و بازدارندگی به لحاظ مجازات وجود دارد، اما شرایط به گونهای است که فرد احساس میکند به مرحلهای نمیرسد که مجازات شود.
وی تاکید کرد: آنچه ضروری است آن است که نگذاریم فردی که با برنامهریزی مرتکب جنایت میشود به این تفکر برسد که مسیر ارتکاب جرم برای وی آسان است.
ضعیفشدن نظامهای حمایتی - کنترلی سنتی در جامعه
این جامعهشناس جنایی با اشاره به اینکه باید خودمان هم مراقب خودمان باشیم، خاطرنشان کرد: برنامههای خودحمایتی بخشی از برنامههای پیشگیری هستند و نظام مدیریتی جامعه و قانون از طریق نهادهای اجرایی باید برنامههای پیشگیرانه را اعمال کنند. از دیگر سو شهروندان نیز باید آگاه باشند که نظامهای حمایتی - کنترلی سنتی در جامعه ضعیف شده و به همین دلیل ما باید از خودمان حمایت کنیم و خود را طعمه مجرمان قرار ندهیم.
عظیمزاده در پایان گفت: متاسفانه این روزها شاهد خشونت علیه زنان ، دختران، کودکان و نوجوانان در خیابانها و جادهها توسط افرادی که جامعهپذیریشان به صفر رسیده و فقط به خود اهمیت میدهند، هستیم و امیدوارم دیگر چنین اتفاقاتی رخ ندهد.