به گزارش تابناک رضوی، در بخش مقدمه و مبانی تحلیل راهبردی 11 صفحه ای جبهه آرمانخواهان واقعبین درباره «نفوذ پسابرجام»، نفوذ و تفرقه در ایران و در جهان اسلام به عنوان دو پایه اصلی در نقشه دشمن ذکر شده و آمده است که "نفوذ پسا برجام در دو حوزه متن برجام (اقتصادی ـ امنیتی) و فرامتن برجام (فرهنگی ـ سیاسی) از سوی دشمن قابل پیادهسازی است. رهبر انقلاب زمینهها و کانالهای نفوذ را در چهار بخش امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برشمردند که بر اساس تصریح ایشان بخشهای فرهنگی و سیاسی از اهمیت بیشتری از بخشهای امنیتی و اقتصادی برخوردارند."
در ادامه این تحلیل راهبردی با طرح این سئوال که "چرا باید نگران باشیم؟"، آمده است: "مجموعهای از دلایل و زمینهها موجب نگرانی رهبر انقلاب و دیگر دلسوزان نظام در این دوره شده است؛ بهخصوص تلاقی این عوامل، اهمیت و اثر نفوذ را بیشتر میکند. این دلایل و زمینهها را به چهار دسته کلی شامل اول، دشمن، به دلیل تداوم دشمنی با تغییر راهبرد و روش دشمنی، دوم، حاکمیت، به دلیل داشتن پایگاه جریان معتقد به «دشمنیزدایی از آمریکا» در بخشی از دولت، سوم، جامعه، به دلیل زمینه پذیرش اجتماعی «دشمنیزدایی از آمریکا» در فضای پسابرجام و چهارم، تلاقی و همافزایی سه مولفه دشمن، حاکمیت و جامعه تقسیم میکنیم."
در این تحلیل راهبردی تاکید شده است که به دلیل همافزایی سه مولفه "راهبرد جدید دشمن در مواجهه با انقلاب اسلامی با استراتژی نفوذ و هدف استحاله انقلاب"، "مهیا شدن زمینه پذیرش اجتماعی دشمنیزدایی از آمریکا و بیشتر شدن احتمال تفوق نظام ارزشی غربی در معادله تغییرات ارزشهای بنیادین جامعه" و نیز "تاثیرگذاری جریان معتقد به دشمنیزدایی از آمریکا بر دولت یازدهم است در نتیجه غفلت پسابرجامی" باید به شدت نگران توطئه نفوذ بود.
در ادامه تحلیل راهبردی 11 صفحه ای جبهه آرمانخواهان واقعبین درباره «نفوذ پسابرجام»، اقدامات دشمن و نشانه های نفوذ تشریح و تصریح شده است که "رسانههای بیگانه و رسانههای همسو با آنها تلاش میکنند تا از رهبر انقلاب و جبهه خودی، اولاً یک تصویر تعاملهراسانه بسازند؛ ثانیاً دغدغه نفوذ را اسم رمز سرکوب نیروهای دگراندیش جلوه دهند."
در این تحلیل راهبردی، سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ و نیز سیاست خارجی به عنوان گلوگاهها و کانال های نفوذ برشمرده شده و در ادامه، رویکردها و راهبردهای اجرایی برای مقابله با «نفوذ پسابرجام» اعلام شده و آمده است: دو راهبرد اصلی متناسب با دو مخاطب اصلی قابل تعریف است؛ اول، «مخاطبان حاکمیتی» که باید "راهبرد رصد دقیق و مطالبهگری" را در پیش گرفت... دوم، «مخاطبان عمومی و جامعه» که باید "روشنگری با تولید و توزیع ادبیات اقناعی از طریق جریان اجتماعی جوانان مومن و انقلابی" را اجرایی کنیم.
در بخش رویکردها و راهبردها برای «مخاطبان حاکمیتی» بر "رصد عالمانه با بررسی همه جوانب امر بدون رفتار احساسی، قبیلهگرایی و جناحگرایی و ..." ، "پیگیری صریح و بیتعارف"، "استفاده از ادبیات مودبانه و عقلانی"، "رعایت همه جوانب قانونی"، "استفاده از همه ظرفیتها و قالبهای رسانهای و اجتماعی با توجه به اهمیت موضوع" و نیز "رعایت اصل افزایش تدریجی سطح مطالبه. از صدور بیانیه و جلسات حضوری گرفته تا برگزاری تجمع" تاکید شده است.
همچنین در بخش رویکردها و راهبردها برای «مخاطبان عمومی و جامعه»، تولید مستمر ادبیات اقناعی و موثر به عنوان مهمترین اصل ذکر شده و بر "ضرورت فهمیدن و درک کردن مردم با ایجاد ارتباط دوسویه"، "احصاء سوالات و ابهامات عامه مردم و تولید محتوا متناسب با آنها"، "استفاده از همه ظرفیتهای جوانان مومن انقلابی در تولید فکر و ادبیات و نیز در توزیع آن"، "ضرورت توجه جدی به رویکرد آرمانخواهی واقعبینانه برای اقناعی بودن ادبیات تولیدی در کنار رسیدن به اهداف"، "استفاده از همه ظرفیتهای انسانی، فضای واقعی و مجازی برای توزیع ادبیات"، "تقدیر از اقدامات و مواضع مثبت دولت در این زمینهها تا هم شکافی درون حاکمیت دیده نشود و هم دولت تشویق به اقدام مناسب شود"، "ملاحظه جدی در مورد حفظ وحدت در جامعه در هر برنامه و اقدامی"، "توجه به اقتصاد و دغدغههای معیشتی مردم و مطالبه اقتصاد مقاومتی از دولت" مقابله با «دشمنیزدایی از آمریکا» و ... تاکید شده است.