به گزارش تابناک اصفهان، روزنامه های اصفهان در روز سه شنبه به بررسی مسائلی همچون بازگشت کابوس خاکستری به اصفهان و شروع ریزگردهای گاوخونی، آخرین ساخته جعفری جوزانی یعنی ایران برگر و قانون انتزاع مانع صدور مجوزهاي واردات پرداختند.
روزنامه اصفهان زیبا در گزارشی از بازگشت کابوس خاکستری به اصفهان و شروع ریزگردهای گاوخونی نوشت:بازگشت دوباره ماسک ها، نفس های سنگین، خس خس سینه و آسمانی که بازهم خاکستری است. شهر این بار زیر لایه ای از خاک مرده، مدفون شده است. باد که می وزد، غبار و خاک سمی آوار ریه های مردم می شود. خاکستر نشینی اصفهان به باد وابسته است و خشکسالی و بیابان هایی که سایه شان هر روز کش می آید. بیخ گوش شهر، حمام آفتاب گرفته و با هر سرفه، بدن ناسور شده اش، خاک آلوده به فلزات سنگین و سمی را در آغوش باد رها می کند و این حکایت کویری است که کابوس اصفهان شده است.
30درصد مساحت اصفهان، بیابان است
16کانون فرسایش بادی در استان شناسایی شده که مساحتی حدودیک میلیون و 90هزار هکتار را به خود اختصاص داده و البته 30درصد مساحت استان نیز در انحصار بیابان است که بیش از سه میلیون هکتار را تسخیر کرده است. بزرگ ترین کانون فرسایش بادی، جایی درست بیخ گوش شهر اصفهان از برخوار تا تالاب گاوخونی دراز کشیده و 240هزار هکتار وسعت دارد. این را شاملی، مدیر کل منابع طبیعی اصفهان می گوید.مدیر کل محیط زیست اصفهان اما توضیح می دهد که ریزگردها معضلی شده برای شهر؛ چرا که اصفهان در مجاورت کانون های بحران قرار دارد و به همین دلیل مدیریت آنها مهم است. در همین راستا برنامه بیابان زایی و کنترل نقاط فرسایش بادی در استان تدوین و دستگاه های دست اندرکار مشخص شده اند.
و ناگهان گاوخونی
هوا که گرم می شود، خاک گاوخونی است که در دهانت ته نشین می شود، شور و تلخ و سمی! ظهرابی تاکید می کند که برای احیای این تالاب تاریخی باید آب به گاوخونی برسد، با طرح های انتقال آب وصرفه جویی20درصدی در مصرفش. اما این روزها بحث تخصیص بساب تصفیه خانه شمال اصفهان نیز مطرح است با همه اما و اگرهایی که در نهایت به کشاورزانی ختم می شود که پساب آلوده جاری شده را خرج کشت سبزی و صیفی می کنند. امروز تنها برگه برنده اصفهان، تعیین حقابه 176میلیون مترمکعبی برای گاوخونی رو به موت روی کاغذ است که باید برای تامینش تلاش کرد. ظهرابی تصریح می کند که باید به دنبال تثبیت حقابه گاوخونی بود و در این راستا «برنامه مدیریت زیست بوم گاوخونی و حوضه زاینده رود» درحال تدوین است و در اولین گام «کمیته محلی تالاب» در ورزنه فعال شده است. مدیر کل محیط زیست استان تاکید می کند: برای بازگرداندن تالابی که نفس های آخر را می کشد باید حقابه 176میلیون مترمکعبی زنده شود که برای این اتفاق در گام نخست، زیر حوضه تالاب تعریف و در قالب کمیته محلی در ورزنه ساماندهی شده و در گام بعدی در کل حوضه زاینده رود باید به دنبال تحویل آب بود. وی بارها تاکید می کند که اگر آب به گاو خونی نرسد، کل منطقه تالاب به بیابان تبدیل و روند بیابان زایی در اطراف آن آغاز شده و بدین ترتیب بیابان زایی، اصفهان و حیات فلات مرکزی را تهدید می کند.
ماجرای آب و شرق و درخت!
حکایت وجود چندین و چند معدن و کوره در شرق اصفهان از سگزی تا ... ماجرای امروز و دیروز نیست که زمستان و تابستان، آلودگی روی اصفهان هوار می کنند و با برهم زدن اکو سیستم منطقه و برداشت بی رویه خاک، روند تخریب شرق اصفهان، بیابان زایی و در نهایت پراکنده شدن گرد و غبار را فراهم می کنند. مصوبه پنج سال قبل شورای وقت برنامه ریزی استان مبنی برجابه جایی کوره ها و معادن هنوز اجرایی نشده و در گیر و دار تعامل درون دستگاهی و جست وجو برای مکان جدید و التماس جهت جابه جایی، به گل نشسته است.شاملی، مدیر کل منابع طبیعی استان تاکید می کند که اولویت نخست برای نجات این منطقه، جابه جایی کوره ها و معادن است. در مرحله بعد تخلیه کامل و تامین آب منطقه شرق برای مدت محدود جهت کاشت درخت و در نهایت تامین اعتبار برای کاشت درخت است. گویا منابع طبیعی استان در شرق اصفهان تنها یک حلقه چاه دارد که برای آبیاری نهال های تازه کشت شده به مدت سه تا شش سال، کافی نیست.در سال های 89 تا90 طی قراردادی دو ساله با آب منطقه ای اصفهان، بخشی از پساب تصفیه خانه شمال اصفهان برای تامین آب نهال کاری شرق اصفهان تخصیص یافت که به گفته شاملی، با برداشت های بی رویه کشاورزان در ابتدای کانال، پساب به منطقه مورد نظر نرسید. شاملی معتقد است که برای انتقال آب باید کانال سر پوشیده یا خط لوله تعبیه شود که البته این امر نیز نیازمند بودجه است.وی از تخصیص آب برای تاسیس صنعت در شرق اصفهان خبر می دهد؛ صنعتی که هنوز مستقر نشده و آب اختصاص داده شده می تواند برای مدت محدود جهت کاشت نهال در آن منطقه و احیای خاک مورد استفاده قرار گیرد. تا پنج سال آینده توسعه شش هزار هکتاری فضای سبز در شرق اصفهان ضروری است.به گفته شاملی تا کنون هشت هزار هکتار فضای سبز با گونه های کم آب در مناطق یاد شده، ایجاد شده است.شاملی توضیح می دهد که برای ایجاد شش هزار هکتار فضای سبز به حمایت مسوولان و تامین پساب احتیاج است که لازمه آن خط انتقال آب است. نقشه ها وزیر ساخت های لازم برای خط انتقال پساب مشخص شده و در این زمینه به اعتبار لازم و حمایت مسوولان نیاز است. شاملی تاکید می کند: در طرح جامعی که در حال تهیه است، خط انتقال لوله پساب گنجانده شده که باید آب حداقل برای شش سال استفاده شود که در این صورت مشکلات بیابان زایی و گرد و غبار ناشی از آن قابل حل است. به گفته وی همانگونه که بیابان زایی در طول زمان اتفاق افتاده، کنترل آن نیز زمان بر است.
تیشه قاچاقچیان چوب بر ریشه جنگل های اصفهان
مدیر کل حفاظت محیط زیست استان از قاچاقچیانی می گوید که تیزی تبرشان جنگل هایی را نشانه رفته که باید کویر را مهار کند.ظهرابی تاکید می کند که باید حفاطت از این مناطق تقویت شود. شاملی توضیح می دهد که آب و هوای اصفهان و طوفان شن در اصفهان، در دهه های 40و50 به مراتب بدتر از خوزستان بود.با فعالیت40ساله عملیات بیابان زدایی،اکنون وضعیت بهتر شده است که کنترل طوفان ها به واسطه انجام300هزار هکتار جنگل کاری در مناطق کویری استان بوده که باید حفات شود.وی از قاچاقچیانی می گوید: درختانی که کویر را محاصره کرده اند، قطع می کنند برای رسیدن به پول با قیمتی گزاف! امکانات کم، اعتبار اندک و سودجویانی که دندان طمعشان از دور برق می زند و محافظانی که درختان را با چنگ و دندان نگه داشته اند.شاملی از نمایندگان و مسوولان استان درخواست کرد که نسبت به تامین اعتبار منابع طبیعی استان از برنامه پنجم و برنامه ششم توسعه اقدام کنند. وی تاکید می کند که اگر مقابله با ریزگردها اولویت استان است باید اعتبار لازم نیز در این خصوص تامین شود.
****
روزنامه نسل فردا نیز در تحلیل فیلم ایران برگر نوشت:وقتی مسعود دهنمکی، سهگانه «اخراجیها» را ساخت، از سوی روشنفکران و اهل سینما، چه آنهایی که فیلمساز بودند و چه مخاطبان پیگیر، متهم شد به عوامپسندی و پوپولیسم در سینما ومیگفتند فیلمهایش مبتذل است و چیزی از سینما نمیداند، اما انصاف داشته باشیم که اگر سینما نمیدانست، به جایش راه دل مردم را خوب بلد بود. حرفهای کارشناسان خیلی پربیراه هم نبود. کافی است «اخراجیها 2» را که تا قبل از «شهر موشها 2» پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شده بود، ببینید. موفقیت «اخراجیها 3» هم مدیون فضای بعد از انتخابات بود و البته جسارت دهنمکی که در آن روزها تصمیم گرفت فیلمی با اشارات واضح به نامزدهابسازد، چه از این اشارهها خوشتان آمده باشد یا عصبانیتان کرده باشد. حالا 5 سال بعد از آن با «ایران برگر» مسعود جعفری جوزانی روبهرو هستیم. اگر تکلیفمان از همان اول با دهنمکی و تفکراتش روشن بود، درمورد جعفریجوزانی که تحصیلکرده سینماست و چند تا فیلم ماندگار در دهه 60 دارد با ایران برگرش واقعا مبهوت میمانیم. میگویند جعفری جوزانی فیلمنامه را خیلی قبلتر ا «اخراجیها 3» نوشته بود؛ البته که به وضوح فیلمنامه تغییراتی حداقل در حد دیالوگ داشته و تحتتاثیر ماجراهای انتخابات قرار گرفته است. اینکه اصلا چه مناسبتی دارد در این برهه زمانی، وقتی که انتخابات سال 92 را گذراندیم. فیلمی با سوژه «ایران برگر» ساخته شود، خودش جای سوال دارد، اما آنقدر مسایل مهمتر در مورد «ایران برگر» هست که بتوانیم از این یکی گذر کنیم. پیش از آن سری «صمدآقا» نشان میداد که مناسبات در روستاها هم به اندازه شهرها پیچیده است و البته تقابل مظاهر شهری و روستایی، ورود مدرنیته به زندگی روستاییان و درنهایت حرکت رفت و برگشتی آنها میان صداقت و سادگی با فریبکاری سوژههای جذاب قصههای صمد بودند که خیلی بامزه و اتفاقا خیلی هم عمیق روایت میشدند. «ایران برگر» سی و چند سال بعد ساخته شده، اما حتی در حد همان ایدههای جذاب صمد هم نیست. یک داستان نخنما که حتی قصههای فرعیاش مثل عشق دختر امرالله و پسر فتحالله (رومئو و ژولیت؟!) برایمان نکتهای ندارد. تصور اینکه جعفری جوزانی ما را آنقدر سادهاندیش میداند که با شوخیهای مبتذل کنار در حمام و دعوای مردان و زنان و ماجراهای دعواهای انتخاباتی و وعده وعید نامزدها میخواهد سرگرممان کند، اذیتکننده و بالاتر از آن عصبانی کننده است. تازه جوزانی در حرفهایش گفته که در «ایران برگر» هیچ چیزی نماد نیست. اجازه بدهید این یکی حرفتان را دیگر باور نکنیم که اگر اینطور باشد، همان چند تا دلیل فرامتنی که ممکن است بعضیها در دل این فیلم لوس بیمزه پیدا کنند تا حداقل دلخوشکنکی باشد هم از دست میرود. گرچه خیلی هم در اصل ماجرا فرقی نمیکند. در اینکه آدم خوب قصهتان آقای مدیری است که ساز میزند و خیرخواه مردم است و خودش را از دعوای امراللهی و فتحاللهی کنار میکشد و درنهایت همان مردمی که شام و ناهار امرالله و فتحاله را خورده بودند، متوجه میشوند که مسیر دموکراسی از برنج و روغن و قیمه و قورمه اهدایی دم انتخابات نمیگذرد. «ایران برگر» در شوخیهایش کم از تئاترهای بزن و بکوب گلریز ندارد. ابتذال فیلم، تمامی ندارد چه در قصه و چه در ساختار. این همه بازیگر را دور هم جمع کردهاند که بدترین بازیهای کارنامهشان را اینجا نمایش دهند. محسن تنابنده اگر نامزد میشود، به خاطر نقش فتحالله نیست. اشتباه نکنید. این بقایای نقی «پایتخت» است که در «ایران برگر» خودش را نشان میدهد. فقط گویش لری جایگزین مازنی شده است و تازه میفهمیم سیروس مقدم در «پایتخت» چقدر جلوتر از مسعود جعفری جوزانی «ایران برگر» است. «ایران برگر» حتی در جهانبینی قصه و شوخیهایش به پای یکی از آیتمهای «شبهای برره» هم نمیرسد. این مقایسهها که به خاطر ریشه مشترک مدل کاراکترها و قصه فیلم پیش میآید، نشانمان میدهد که فیلمساز کهنهکار، حتی نتوانسته در حد یک قسمت از سریالهای مردمپسند تلویزیون، فیلمش را دربیاورد. جوزانی نشان دادکه روشنفکر تحصیلکرده باسابقه سینما هم میتواند فیلم پوپولیستی مبتذل بسازد. فقط فرقش این است که یک آواز خوش شهرام ناظری آخرش میگذارد و بااعتماد به نفس از بقیه میخواهد که در فیلمش تفکر کنند!
****
روزنامه اصفهان امروز در خبری به قانون انتزاع مانع صدور مجوزهاي واردات اشاره کرد و نوشت: اسفنديار اميني، مدیر کانون خبرگان كشاورزي استان اصفهان در پاسخ به اظهارات محمدصادق مفتح معاون سابق وزير صنعت، معدن و تجارت كه با خبرگزاري نسيم درباره تنظيم بازار شب عيد گفتگو كرده بود، اظهار كرد: وزارت جهاد کشاورزی بیش از يك دهه با وزارت تعاون و امور روستاها قانون خريد تضميني محصولات كشاورزي را به بهترین شکل انجام دادند و تا آن زمان این لجام گسیختگی در افزایش قیمت ها و به هم خوردن تناسب واردات و صادرات نبود.
وي ادامه داد: در آن زمان تولید داخل هر روز پر رونق تر از قبل بود و مصرف کنندگان نیز با رفاه تر بودند ولی از زمانی که اختیارات از وزارت کشاورزی جدا و بین دیگر دستگاه ها از جمله وزارت بازرگانی توزیع شد همه چیز مسیر عکس به خود گرفت. وي با بيان اينكه وزارت کشاورزی در سال 1350 در قالب خرید تضمینی محصولات اساسی بخش کشاورزی مسئولیت تنظیم بازار مواد غذایی را عهده دار شد، افزود: در اين راستا هم تولید کنندگان بخش کشاورزی به سود خود می رسیدند و هم مصرف کنندگان به نازلترین قیمت محصولات مورد نیاز خود را خریداری می کردند، در عمل دلالی و واسطه گری در این چرخه نقشی نداشت و نظارت مردم بر مردم و دولت بر مردم نیز در این شکل کار به شکل مناسبی انجام می شد .
قانون انتزاع مانع ايجاد رانت در محصولات كشاورزي شد
دبیر نظام صنفی کشاورزی استان اصفهان گفت: باید گفته شود طبق قانون انتزاع بخشی از اختیاراتی که از وزارت کشاورزی جدا شده بود به این وزارت برگشت و فضا برای بکارگیری مجدد کلیه کارشناسان، تاسیسات، ابنیه، سردخانه ها، فروشگاه ها، میادین عرضه مستقیم، کشتارگاه ها و تشکلهای بخش کشاورزی كه چند سال بود که به هیچ وجه استفاده نمی شد بار دیگر مورد بهره برداری قرار گرفت. وي تاكيد كرد: مشکلی در این قانون وجود ندارد به جز اینکه اختیار برای صدور مجوز های واردات ویرانگر و مخرب تولید که فقط ایجاد رانت می كرد، بسته شد .وي همچنين افزود: مشکل ستاد تنظیم بازار این بود که اصل چرخه که تولیدکننده و نمایندگان تولید که وزارت جهادکشاورزی و تشکلهای تولید کنندگان هستند، محوریت آن را نداشتند. اميني ادامه داد: هم اکنون در یک چرخه اصلاحی اگر کسانی که تنها راه حل مشکل کشور و ساده ترین آن را واردات می دانستند، اجازه دهند و منافع ملی را به منافع فردی ترجیح ندهند ستاد نیز با محوریت تولید به کارآیی لازم خواهد رسید .
تشكل هاي مردمي با وزارت كشاورزي ارتباط دارند
وي همچنين درباره ادعای نبود تخصص تجارت در وزارت كشاورزي گفت: وزارت صنعت معدن و تجارت به جز کارهای ستادی و اداری مگر کار دیگری انجام مي دهد؟ در مقوله تخصصی هم آنجا که نیاز داشته باشند واحدهای تحقیقات و تفحص ویژه وارد عمل می شود که این بحث در تمامی وزارتخانه ها و سازمان ها به تناسب موضوع وجود دارد. اميني ادامه داد: بايد پرسيد كه تشکل ها و امکانات مردمی و خصوصی بخش کشاورزی در تنظیم بازار و واردات و صادرات و توزیع و تولید محصولات کشاورزی با وزارت جهادکشاورزی مرتبط هستند یا با وزارت صنعت و معدن و تجارت؟ وي همچنين طرح پرسش كرد كه صدور مجوز واردات و صادرات محصولات کشاورزی و مواد غذایی و نهاده ها و مایحتاج و تولیدات بخش کشاورزی در کدام وزارت خانه ها معقول تر به نظر می رسد.
وزارت كشاورزي وضعیت تولید داخل را بهتر از دیگر وزارتخانه ها مي داند
وي درباره اختلاف در مورد سرانه و میزان مصرف و میزان تولید داخلی بین وزارت بازرگانی و وزارت جهاد کشاورزی گفت: قبلا وزارت بازرگانی بدون توجه به میزان واقعی تولید داخلی هر میزان وارداتی که خود معتقد بود را انجام می داد و تولید را نابود کرد. وي ادامه داد: اين وزارتخانه برای واردات محصولات مشابه تولیدات سایر بخش ها، تعرفه واردات قرار می داد ولی برای محصولات تولید داخل در بخش کشاورزی برخلاف قانون تعرفه صادرات وضع می کرد و هیچ پاسخی هم به تولید کننده نمی داد. اميني تاكيد كرد: طبیعی است که وزارت جهاد کشاورزی تولید داخل را بهتر از دیگر وزارتخانه ها می داند و اگر وزارت جهاد کشاورزی تولید داخل را نداند، به شکل بهتری سایر وزارتخانه ها نيز نخواهند دانست.