مسأله چندان هم پیچیده نیست اما نگرانکننده است. روزهای پر از گرد و غبار در قم را به خاطر میآورید؟ روزهایی که همه فکر میکردند گرد و غبار قم همانی است که از کشورهای عربی به سمت قم میآید. اما بررسی کارشناسان چیز دیگری میگوید.
معضل گرد و غبار مسئولان را به این فکر انداخت که این موضوع را در قم به صورت علمی و دقیق بررسی کنند. سازمانهای مردمنهاد پیشقدم شدند و با محیط زیست و منابعطبیعی دست به دست هم دادند. کارشناسان کار را آغاز کردند و در نهایت، نتیجه روشن اما نگرانکننده بود.
استان قم از نظر ورود گرد و غبار، به میزان بسیار کمی از گردوغبار غرب کشور و کشورهای عربی تأثیر میپذیرد. مشکل همینجاست. در یک قدمی ما؛ جایی که خیلیها حتی فکرش را هم نمیکنند.
اما مسأله این است که مشکلات بزرگتری در راه است. دریاچه نمک، این دوستداشتنی طبیعت بخش مرکزی ایران، از تشنگی در حال تلف شدن است. تشنه ماندن و مرگ دریاچه یک غم است و تبدیل شدن آن به یک بحران تهدید مهمتری است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان یک مسئول بومی قمی نیست اما دلسوزیاش به مسائل زیستمحیطی استان زبانزد دوستداران طبیعت است. مدیری که در روزهای نخست ورود به قم فکرش را نمیکرده که چنین وضعیت زیستمحیطی در قم حاکم باشد.
سیدرحمان دانیالی نبرد با چالشهای زیستمحیطی را نیازمند مشارکت همه مردم میداند. همین دیدگاه او و فعالان تشکلهای مردمنهاد سبب شده که «پویش قلب وارونه» برای همبستگی مردم با بحران دریاچه نمک راهاندازی شود. گفتوگو با مدیرکل حفاظت محیط زیست استان را بخوانید:
مسئولان استان اصفهان ادعا میکنند دریاچه نمک مربوط به این استان است، واقعیت دارد؟
دریاچه نمک متعلق به قم است، اما برخی میگویند دریاچه نمک برای آران و بیدگل است. از هزار و اندی سال پیش این دریاچه برای قم است، نه جای دیگر. تبعات و آثار آن هم اول دامان قم را میگیرد و بعد بقیه استانهارا درگیر میکند.
چه علائمی از بحرانیبودن وضع دریاچه نمک وجود دارد و بیشترین تهدیدهای این بحران مربوط به کدام استان میشود؟
جای تأسف دارد که سازمان محیط زیست هم عمق بحران را احساس نمیکرد اما امروز این حساسیت درک شده است. کسری آب دریاچه نمک رتبه اول را در میان حوضههای آبخیز کشور دارد. حرکت آب شور از سمت دریاچه نمک به سمت سفرههای آب فاجعهبار است. در 7 سال رودخانههای قم خشک شدهاند. دشت شریفآباد بعد از ساخت سد نابود شده است. سفرههای آبی فراشور شرایط وحشتناکی دارد. دریاچه نمک یک تالاب زمینشناختی است و هیچ ارتباطی به استان سمنان ندارد. استان سمنان شاید یک درصد تأثیر داشته باشد ولی قم 99 درصد از آن تأثیر میپذیرد. اصفهان و آران و بیدگل سهم ناچیزی در این زمینه دارند. از نظر سیاسی تقسیمبندی آن شامل این 3 استان است اما میزان تأثیر آن متوجه قم است. بعد از قم، تهران و مرکزی در خطر هستند و سپس اصفهان. در بخش کاربری اراضی، زمین ما مستعد ریزگرد است. از میان دشتهایی که داریم بهرهبرداری آبی در دشت مسیله و شریفآباد از سال 45 ممنوع بوده است. امروز بخشهای بیشتری از دشتهای استان، ممنوعه هستند. 2 نقطه بحرانی داریم و در یک نقطه نیز بهرهبرداری هنوز آزاد است.
استان قم از نظر سهم نواحی مستعد تولید گرد و غبار نسبت به مساحت کل استانها در رتبه اول است. بعد از آن اصفهان است و برخی استانهای اثرپذیر مثل تهران، البرز و مرکزی هم در این فهرست حضور دارند. کانونهای القای ریزگرد نیز بسیار نزدیک شده است و نگرانی ما بابت دریاچه نمک و بستر رو به خشکی آن است. وضع دید افقی زیر هزار متر در سال 93 به گونهای بوده است که شرایط قم نزدیک به وضع سیستان و بلوچستان است. استان قم مقام دوم در بحران دشتهای ممنوعه کشور و دشت مسیله نیز رتبه اول شوری را کشور دارد.
بحران دشت مسیله از سال 45 شروع شده و به آن توجهی نشده است. استان قم 3 منطقه تولید گرد و غبار دارد که یکی از آنها دریاچه نمک است که باید به آن توجه کنیم. در سال 65 تعداد روزهای گرد و غبار در طول سال 3 روز بوده ولی حالا به بیش از 100 روز رسیده است. قم در کانون القای گرد و غبار قرار دارد. 29 خرداد امسال بر اساس آماری که از هواشناسی دریافت کردیم اوج گرد و غبار قم با گردوغبار استانهای غربی همزمان شده بود ولی آن استانها از عراق تأثیر میگرفتند، ولی گردوغبار قم از دشتهای این استان بلند میشود.
آیا اقدامی برای جلوگیری از تشدید این بحران انجام شده است؟
بزرگترین اقدام صورتگرفته این بود که 10 درصد از منابع آبی کشور به عنوان حقابه زیستمحیطی در نظر گرفته شد. حق قم 154 میلیون مترمکعب بود که همان را هم ندادند. ما همان 10 درصد را نیاز داریم. برداشتها از این حقابه متفاوت است ولی ما باید حوضه آبریز استان را در نظر بگیریم. در برنامه توسعه کشور، این بحران به صورت ویژه دیده شد و ما گفتیم با این بودجههای استانی نمیتوانیم کاری انجام دهیم. همه دستگاههای اجرایی برای حل بحران دشت مسیله همکاری خوبی داشتند اما شاید دغدغههای اداری این دستگاهها سبب شود این مسأله در اولویت قرار نگیرد.
به نظر شما کاربردیترین روش برای نجات دشت مسیله از بحران چیست؟
بهترین روش برای نجات دشت مسیله، استفاده از ظرفیتهای مردمی است تا همه متوجه عمق فاجعه شوند. بستر تولید ریزگرد دریاچه نمک هنوز فعال نشده و اگر آن بستر با 200 هزار مترمربع فعال شود وارد بحران شدیدی خواهیم شد. در قضیه بحران در دریاچه ارومیه دستوری پشت آن بود که نقش اساسی در حل موضوع داشت.
دستور رئیسجمهور بر برداشت نکردن از حوضه دریاچه ارومیه، کلیدی بود. همه مردم برای مشکل دریاچه دست به دست هم دادند. رسانهها و شبکههای اجتماعی با حمایت مردم به کمک دریاچه ارومیه آمدند. امروز ما در قم به این نیاز داریم که مردم وارد کار شوند.
منبع: همشهری