نظر ارسالی در مورد گلایه های یک سرمایه گذار

 سری دوم با توجه به روبرو شدن با مشکلات قبلی ، با اینحال که کارخانه و سوله آماده در شهرک صنعتی دو اردبیل داشته و دارم بلافاصله شریک تجاری خود را به استان مرکزی برده و آنجا شروع به احداث کارخانه نموده و الان نیز با ظرفیت 25 نفر مشغول بکار می باشیم ، لازم بذکر است که هر دو کارخانه در زمان شروع کار به ترتیب با 32 و 8 نفر شروع بکار نموده بودند و خوشبختانه الان بالغ بر 150 و 25 نفر کارگر و کارمند فعالیت می کنند ، این در حالیست که وضعیت شهرکهای صنعتی اردبیل بر همه روشن و مسئولین محترم نیز با آن دست به گریبان می باشند .

2- عزیزی که با نام کارمند محترم شهرداری ذیل مصاحبه مورد بحث اعلام نظر فرموده ، بحث تغییر کاربری در پروژه آقای خداپناهی هدف مصاحبه نمی باشد ، اگر به فرموده ایشان توجه کنید ، فرموده اند تاخیر در جوابگوئی و بلاءتکلیفی و خواب سرمایه و دغدغه راکد ماندن سرمایه را دارند ( جواب مشخص که آیا این پروژه مجوز برای اجراء پروژه دارند یا نه ) ، نه اینکه شهرداری از حق خودش بگذرد ، مگر حق شهرداری مربوط به یک نفر می باشد که امروز بنده بیآیم و با اعمال هزار و یک جور بهانه بخواهم حق شهرداری را ندهم ، شهرداری متعلق به کل شهر بوده و درآمد و هرینه آن نیز متعلق به کل شهر ( بیت المال ) می باشد ، پس اشتباه نکنیم چه آقای خدا پناهی ، چه بنده و چه جنابعالی حق نداریم به بیت المال دست درازی نمائیم ، از جهت دیگر نیز نفری که در شهرداری مسئول و کارمند می باشد اجازه گذشت از حق مردم را که قانون مشخص نموده ندارد .

3- با نظر علی آقا که فرمودند بسیازی از سرمایه گذارهای اردبیل یک بار آمدند و همگی نیز فرار کردند کاملآ موافقم و متاسفانه باید این مطلب را نیز اضافه نمایم که حتی آنهائیکه در اردبیل رشد کرده و به سرمایه هنگفت هم رسیده بودند بخاطر بی مهری و مشکلات بوجود آمده از طرف مردم و مسئولین تمامی سرمایه و زندگی خود را جمع کرده و به تهران ، اصفهان و تبریز گریحته و الان پروژههای بسیار بزرگتر و سود آوردتری را اجراء می کنند ، نمونه آن سازندگان الماس شهر کجا هستند ؟ آرتا الیاف تاکستان متعلق به کیست ؟ و هزار نفر دیگه که از حوصله این بحث خارج است ، و باز جای تاسف دارد که تنی چند از سرمایه گذاران استان اردبیل که الان نیز در حال فعالبت در این استان می باشند ، بخاطر عدم همکاری ادارات و ارگانهای دولتی ، با افتتاح دفاتر مرکزی خود در تهران و سایر استانها حتی شهر رشت و آستارا افتتاح می کنند تا مشکلات مالیاتی و تامین اجتماعی را به حداقل کاهش دهند ، یعنی واقعآ جای تعجت دارد در یک مملکت ، با یک قانون مشخص و مدون برای یک موسسه اقتصادی چه فرقی می کند که طرف رازی است ماهی دو میلیون تومان هزینه دفتری انجام دهد ولی با شهری که از آنجا سود می برد محاوره اداری نداشته باشد ، ادارات سایر استاتها چه فرقی با اردبیل دارند ؟! جز این ناست که از قانون تفسیر حمایتی در قبال سرمایه گذار دارند؟!
مسئولین مگر پیگیر درآمد و هزینه شهر نیستند ؟ مگر قانون در شهرستان آستارا با قانون در شهرستان نمین چه فرقی میکند ؟ اگر واقعآ حق با ادارات اردبیل می باشد کجایند این مقامات که جلو پشت میز نشینان استان گیلان ، تبریز ، تهران و اصفهان را بگیرند ؟ و یا حق با سایر استانها است کجایند مقامات محترم اردبیل که جلوی ظلم را بگیرند ؟ حال شما پیدا کنید پرتقال فروش را

4- دوستان عزیز و بزرگوار ، بعقیده من آب از چشمه گل آلود است ، هم مردم و دولت مردان و مسئولین استان در این خصوص بی تقصیر نیستند ، تا زمانیکه کار من به عنوان جزئی از مردم بجای الگو گرفتن از پیشرفت دوستم ، همسایه ام و شریکم به نشرء شایعه بر علیه افراد موفق باشد و تا زمانیکه مسئول یک ارگان بجای کمک به پیشبرد اهداف کلی استان ، بفکر این باشد که همسایه بنده از کجا پول بدست آورد و ماشین شاسی بنده سوار می شود ولی من نه ، متاسفانه همین آش هست و همین کاسه .
ما نباید فراموش کنیم که در یک کشور سرمایه داری اسلامی زندگی می کنیم .
اصول یک کشور اسلامی می گوید هر آنچه برای خود میخواهی برای همسایه ات نیز همان را بخواه و همچنین فراموش نکنیم ، در کشورهای سرمایه داری حرف اول و آحر اقتصاد را سرمایه و توان اقتصادی میزند ، پس واقعآ اگر به فکر پیشرفت خود و استان اردبیل هستیم با استانهای دیگر ایران رقابت کنیم و پول و سرمایه استانهای دیگر را جذب کنیم تا با آن سرمایه ها ، هم رونق اقتصادی منطقه را شکوفا نمائیم و در کنار آن وضعیت معاش و زندگی مردم منطقه و خودمان دوچار دگرگونی و رشد نماییم ."
به امید آن روز