به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، فارس نوشت : از قلعه رئیسی حرکت که کردیم به سمت روستای آبچندار در ۷ کیلومتری شهر قلعهرئیسی به روستایی رسیدیم؛ همان ابتدا از وضعیت بد جاده این روستا مشخص بود چه خبر است در حالی که هر ساله بیشترین گردشگر را در شهرستان کهگیلویه دارد ولی همچنان محرومیت خاص خود را داشته محرومیتی که از رنگ و رو رخصاره مردمش مشخص بود.
این روزها روزهای سخت کشور است اما مثل همیشه این مردم ایران هستند که دلسوزانه به فکر هم نوعان خود بوده و در راه رضای خدا در نزدیکی ایام نوروز و در روزهای شیوع بیماری کرونا به فکر مردم محروم هستند.
عده ای برای کمک و دستگیری یتیم، بیسرپرست برخی دیگر برای دستگیری بیماران خاص قدمی بر میدارند و تنها برای رضای خدا فکر میکنند.
اما وقتی فردی از یک نقطه کشور سفری به استان کهگیلویه و بویراحمد داشته باشد و سفری کوتاه به مناطق محروم این استان به خصوص به بخش چاروسا و شهر قلعهرئیسی داشته باشد متوجه میشود که مردم با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند.
وقتی به روستاهای این بخش سفری کنیم متوجه آدمهایی میشویم که در کنار ما به شام شب هم نیاز دارند اما از آنها بیخبریم.
سال گذشته در سفری به روستای امامزاده سید محمود(ع) متوجه خانوادهای شدیم که مادری بیسرپرست دو فرزند معلول دارد که توانایی پزشک بردن آنها را هم ندارد اما با درج خبری در رسانهها و با کمک و همت مردم گوشهای از مشکلات آنها برطرف شد.
این بار به صورت کاملا اتفاقی سفری به روستای آبچندار در 8 کیلومتری قلعه رئیسی داشتیم با خانوادهای آشنا شدیم که وضعیت آنها دل هر انسانی را به درد میآورد.
در همان ابتدای روستای آبچندار خانوادهای زندگی می کنند که شخصی با یک همسر قطع نخاع و پنج دختر و پسر دانشآموز و یک مادر زندگی میکنند که وصف این خانواده از طریق فضای رسانه به هیچ وجه گویای اوضاع و احوال آنها نیست بلکه باید با آنها زندگی کرد تا متوجه محرومیت و سختی و مرارت شد.
شیروان با بیان اینکه دارای 4 دختر و یک پسر دانشآموز هستم میگوید سال گذشته همسرم برای تامین علوفه دامها از روی درخت میافتد و قطع نخاع میشود و مدتی در بیمارستانهای شیراز بستری بود و نتوانست سلامتی خود را به دست آورد و برای همیشه بر روی تخت خوابید.
وی ادامه داد: با قطع نخاع شدن همسرم من ماندم با 4 دختر و یک پسر و بزرگ کردن آنها و شغلی کارگری که در شهرهای بندری داشتم را از دست دادم و متاسفانه به دلیل نبود سرپرستی در منزل و مجبور بودم در منزل بمانم و هم اکنون هیچ شغلی ندارم.
در کنار همه اینها مادرم هست که در کنار ما زندگی می کند و واقعا در بسیاری مواقع شرمنده او میشوم چون واقعا چیزی برایم نمانده که بتوانم کمکی به او کنم تنها تلاش میکنیم تا در کنار هم بتوانیم نفس بکشیم و زندگی را با همین سختی بگذرانیم.
شیروان میگوید: برای امرار معاش ظروف و تلویزیون قدیم خودمان را فروختم و چیزی برایمان نماند و تنها امیدمان بعد از خدا به یارانه و مبلغ ماهانه کمیته امداد است.
در خصوص وضعیت مسکن و نامناسب بودن آن شیروان میگوید که خودتان مشاهده می کنید تنها یک فرش داریم و حتی تعداد ظروف هم به تعداد خانواده نیست و خانه همان خانه بسیار قدیمی سنگی است که در حال ریزش است.
مهدیه یکی از فرزندان شیروان با چشمی پر اشک با بیان اینکه بیش از یکسال است که آرزو داریم مادرمان بلند شود اما همچنان روی زمین افتاده است میگوید: از زمانی که این اتفاق برای مادرمان رخ داده زندگی برای ما پنج فرزند و پدرمان تاریک شده است.
وی با بیان اینکه پدرشان هیچ گونه درآمدی ندارد و تنها امید ماهانه به یارانه و کمیته امداد است تصریح کرد: واقعا حتی فرش زیرپایمان هم از بین میرود و چیزی برایمان نمانده امیدواریم هرکس دستش به جایی میرسد کند چون واقعا توانایی خرج مخارج هم نداریم.
مادربزرگ هم از اتاق خود بیرون آمد و التماس میکند که مردم و مسئولین در راه رضای خدا به داد این پنج فرزند برسید.
خلاصه اینکه زندگی این چنین افراد را کسی می تواند درک کند که روزی در کنار آنها زندگی کند و یا اینکه روزی این وضعیت را چشیده باشد پس امیدواریم در این روزهای عید که همه دوست دارند کمکی هر چند ناچیز به داد هم وطن خود برسند به این فرد بی بضاعت هم کمکی شود تا در مقابل 5 فرزند همسر و مادرش سربلند باشد کمک کرد.
به گزارش فارس؛ مردم نیکوکار و مسوولان میتوانند جهت هرگونه کمکی به این خانواده با شماره تلفن 9174584815 تماس برقرار کنند.
انتهای پیام/