ابدا قصد قضاوت در مورد آنچه آقای کریمی در لابلای مناجات خوانی خود قرائت کرد ندارم . دو دسته واکنش در این مساله بسیار واضح و قابل ردیابی بود. نخست ، عده ای که بدنیال هر بهانه ای برای ضربه زدن به دین و اعتقادات مذهبی مردم هستند که اینها حساب شان جداست . آنها با بزرگ کردن برخی از وقایعی که در گذشته برای این مداح اتفاق افتاده بود تلاش می کردند از این ماجرا ، کاسه ای برای نمد خود بسازند. اما دسته دوم هم منتقدان مشفقی بودند که خود ، اهل هیئت و منبر بودند و هستند اما از روی علاقه به دین ، نکاتی را مطرح می کردند .
آنچه در این قضیه مهم بود و محور اصلی این مطلب را تشکیل می دهد ، علاقه ما به حذف صورت مساله است. تلویزیون در واکنش به انتقادها و کنش و واکنش های اجتماعی ، سریعا برنامه مورد نظر را از آنتن قطع کرد تا به خیال خود مساله را حل کرده باشد.
همین نکته بزرگترین اشتباه ماست . با حذف شدن یک برنامه ، هیچ گاه ذهن مردم از ان مساله پاک نمیشود و اتفاقا سئوالات و دغدغه های زیادی هم باقی می ماند و قابلیت تبدیل شدن به شایعات عجیب و غریب را هم ایجاد می نماید.
حاج محمود کریمی ها ، ذخایر فرهنگی این مملکت و انقلاب هستند .او فرزند و برادر شهید است وی از موسسان بزرگترین گروه جهادی مردمی کشور است و ...
حالا اگر این ذخایر خطایی هم داشته اند راه صحیح برخورد با آن ، حذف ایشان از آنتن ها نیست ، راه صحیح پرداختن منتقدانه و کارشناسانه به موضوع است . نتیجه چنین رویکردی این است که اگر فلان فرد مهم انتقادات را پذیرفت در مسیر انقلاب و نظام و اسلام حفظ میشود و اگر نپذیرفت یا نتوانست مردم را قانع کند ، هزینه این بی توجهی را می پردازد. واقعیت این است که در سنوات گذشته ، با هر اشتباه و اشکال کوچکی از ذخایر سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی این انقلاب ، نخستین راه حل ذهن مان حذف آن فرد بوده است .
کوتاه سخن اینکه باید قدر داشته هایمان را بدانیم و تلاش مان حفظ این سرمایه های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی باشد نه حذف آنها.
یادداشت؛غلامرضا منصوری