تنوع افکار در دنیای سیاست امری پذیرفته شده است اما عده ای این موضوع را بر نمی تابند. همه چیز را بصورت صفر و صدی می بینند. یا من، یا هیچکس!!. این نوع نگرش که حاکی از افراط در مرزبندی های سیاسی است تا بدانجا پیش می رود که حتی نزدیکترین همفکران نیز از دایره چنین تفکر دگمی در امان نمی مانند و دگم اندیشان بزودی در تنهایی و تارهای تنیده خود گرفتار آمده و زوال می یابند. متاسفانه این نوع رفتار در پیرامون ما نیز به وفور دیده می شود. افرادی (چه اصلاح طلب و چه اصولگرا ) هستند که با همین نگرش بسته و دگم خویش مدام در حال قضاوت کردن دیگران با معیارهای کج و معوج خویش هستند. این افراد آنقدر راجع به دیگران قضاوت و اظهار نظر می کنند که تقریبا به همه بدبین شده و نهایتا فقط خود را حق پنداشته و به انکار سایرین دست می زنند. اتفاقات از این قبیل را همه کسانی که در عالم سیاست دستی بر آتش دارند حتما دیده اند.
عده ای که تا چندی پیش در همین ارومیه فلانی را در حد الوهیت تعریف و تمجید می کردند امروز او را تکفیر می کنند!!!. یک روز به عرش اعلی می رسانند ، روز دیگر فرش زمینش می کنند. تنها معیارشان نیز انطباق افراد با مواضع خودشان است. اگر با این افراد همراهی کنید شما را تحویل می گیرند و اگر همراهی نکنید تخریب خواهید شد!! این قبیل افراد رفتارهای نامتعارف خود را دلیلی بر خاص بودنشان!!! می دانند. کلام تند و زننده شان را دلیلی بر رک گویی و صراحت لهجه شان می دانند. هتاکی و حریم شکنی شان را نیز بعنوان بت شکنی!! و دوری از کیش شخصیت!! عنوان می کنند. همیشه موضوعی را برای مخالفت در آستین دارند. در واقع مانع هرگونه اجماع و وفاق در درون جریانهای سیاسی و فضای سیاسی کشور و استان و شهر خود می شوند.
همیشه مدعی هستند که حقی از آنها ضایع شده است. همیشه طلبکار بودن از ویژگیهای بارز این دسته است. همانگونه که خودشان از خط قرمز عبور کرده اند از سایرین نیز می خواهند که مانند آنان خطوط قرمز را بشکنند. بی توجه به مصالح نظام و مردم ، صرفا خواسته ها و منافع فردی یا گروهی شان را پیگیری می کنند. متاسفانه خودخواهی و کوته نگری این افراد خسارتهای فراوانی به همفکرانشان نیز وارد می کند و هزینه افراطی گری و هتاکی و عبور از خطوط قرمز توسط این افراد به کلیت جریان تعمیم می یابد. کم نبوده اند اصلاح طلبانی که موجه ترین چهره های اصلاحات را تکفیر کرده اند!! یا اصولگرایانی که چهره های موجه اصولگرایی را تخریب کرده اند.
این بیماری اباحه گری که چند صباحیست در ارومیه نیز رگه هایی از آن پیدا شده ، امروز هیچ حریمی برای مسئولین خدوم و با سابقه و دلسوزان راستین انقلاب و امام و رهبری در استان قائل نیست . هر روز به بهانه ای شروع به هجمه و تخریب بخشی از این نیروها می نمایند. تا دیروز اصلاحات استان را منحصر در چند نفر خاص معرفی می کردند و به این بهانه سایرین را تخریب می کردند، و حالا به تخریب همان چند نفر خاص می پردازند. این افراد که خود را ظاهرا نیروی سیاسی می دانند ، در عمل مصداق بارز مثل معروف بر شاخه نشستن و شاخه از بن بریدن! هستند که علی الظاهر با اصلاحات همراه شده اند ولی در عمل با تمام قوا در این چند ساله در تخریب تمام نیروهای اصلاح طلب کوشیده اند و تنها تقدم و تاخر زمانی تخریب این شخصیت ها کمی اختلاف داشت و گرنه این عناصر افراطی امروز تقریبا همه را به یک چوب می رانند و همه را نالایق و ناکارآمد و .... معرفی می کنند!. بی شک هدف این افراطیون در هر جناح و جریان سیاسی که باشند یک چیز بیشتر نیست و آن هم حریم شکنی و تخریب نیروهای معتقد به نظام و انقلاب است. افراطیون حریم شکن، فارغ از جناح و حزب سیاسی شان همواره در حال ایجاد هزینه و مانع تراشی و تخریب چهره وفاداران به انقلاب هستند. اما تجربه نشان داده کهسرنوشت محتوم افراطی گری شکست بوده و ریزش نیرو از پیرامون این افراطیون بی هویت و بی ریشه، انزوای کامل برایشان رقم خواهد زد. و همان نیروهای اصیل و ریشه دار که مسیر عقلانیت و طریق اعتدال را طی می کنند ماندگار خواهند بود.
