پایگاه خبری تحلیلی عصر ایلام در یادداشتی با عنوان بولدوزری بنام طایفه­ گرایی به قلم خلیل کمربیگی توجه به روابط قبیله ای و طایفه ای در انتخاب مدیران بویژه هنگام انتخابات مجلس را به باد انتقاد گرفته و خواستار توجه به اصل شایسته سالاری و پرهیز از دخالت روابط ایلاتی در برگزیدن افراد در مسوولیت های مختلف شده است.
کد خبر: ۸۰۴۴۹
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۶ 22 August 2015
در این یادداشت آمده است: بولدوزر، از جمله ماشین­ آلاتی است که در زمینه عمران و ساختمان بکار گرفته می شود، این ماشین بصورت خزیدن بوسیله چرخ های زنجیری به حرکت در می افتد، دارای تیغه ای فولادی در جلو و شیارزنی در عقب بوده که تیغه جلویی، توانایی جابجایی حجم گسترده ای از موانع و نخاله را داشته و قطعه عقب که نیز چنگال مانند است، صخره ها و سطح زمین را شخم زده و قطعات را کوچک تر، مسیر را نرم تر و سنگ های سخت را، خردتر می کند.
اگر نگاهی تاریخی بر اساس مستندات اینترنتی، به بولدرزها داشته باشیم خواهیم دید که، نسل اولیه آنها بسیار ساده و تغییر یافته تراکتور بوده اند، اما این ماشین هر روز پیچیده تر شده به گونه ای که امروزه با نسلی از بولدوزرها روبرو هستیم که دارای سیستم جی پی اس (GPS) بوده و براحتی نیز قادرند تانک های هفتاد تُنی را به دنبال خود بکشند.

***
طایفه گرایی، یکی از مهم ترین آسیب هایی است که این سال ها در ایلام از مرز آسیب و مساله گذشته و به جریانی تبدیل شده است که تمامی خرده نظام های جامعه ی نحیف ایلام را تحت تاثیر قرار داده است.
هر روز که پیچ رادیو را باز کرده و دکمه تلویزیون محلی را روشن می کنید، صفحات مطبوعات محلی را ورق زده و سایت ها و خبرگزاری های ایلام را می نگرید از آسیب هایی چون اعتیاد، خودکشی، طلاق، خشونت و غیره به نحوی گفته شده و نوشته می شود؛ اما کمتر سخنی از طایفه گرایی در این رسانه ها و تریبون ها به گوش می رسد.
به نظر می رسد، بلند بودن صدای بولدوزر طایفه گرایی در سال های گذشته، عده ای را متوجه خود می ساخت، اما، نتایج بررسی ها نشان می دهد که نسل امروزین بولدوزرها، دارای سر و صدای کمتر، سرعت و اثرات تخریبی بیشترند از هیاهو کاسته شده و بصورت جریانی خزنده درآمده که لایه های زیرین این اجتماع محلی را نشانه گرفته است.
بولدوزر طایفه گرایی، به جاده صاف کن امیال و آرزوهای عده ی قلیلی و ویران کننده حقوق و انتظارات جمعیت کثیری شده است. حقوق شهروندی، عدالت، شایسته سالاری، امنیت، اخلاقیات و ده ها آرمان اجتماعی دیگر، در زیر چرخ های زنجیر آن له شده، اما صدای کمتر کسی در اعتراض به آن، به گوش می رسد.
اگر راننده وانتی، در سر کوچه ایی بی نشان در این شهر، چند صندوق گوجه محلی پهن کرده و بفروشد، متولیان نظم و امنیت شهری سر می رسند، صندوق های گوجه را به همراه ترازوی قدیمی اش ضبط کرده و بر پیشانی او مُهر به هم ریختن سامان شهری می چسپانند و او مدت ها باید تلاش کرده و هزینه کند تا این اتهام را از پیشانی خود بردارد؛ اما رانندگان بولدوزر طایفه گرایی، همچنان به پیش تاخته، شهری را از سکنه خالی و مردمانی را از دستیابی به حقوق خود محروم و سرزمینی را تخریب می کنند و کسی اتهام ایجاد بی نظمی و ناامنی به آنها نمی زند.
پاهای قانون در برابر هیمنه طایفه گرایی و طایفه گرایان، سست می شود و طُرفه تر آنکه، برخی از رانندگان بولدوزر، خود واضع قانون و منادی نظم و امنیت می شوند.
گذشته ساده طایفه گرایی را که می نگری، به اثرگذاری نقش ریش سفیدان، معتمدان و متنفذین ایل و طایفه در گسترش صلح و دوستی و افزایش سطح مشارکت های سنتی و همکاری های محلی می رسی و البته تعصبات طایفه ای نیز باعث رخ دادن نزاع های محلی می شد؛ اما اینک طایفه گرایی چون نسل بولدوزرها پیچیده تر شده است.
اگر نسل نوین بولدوزرها برای مقابله با آتش و حمله ی دشمن، زره پوش شده اند، طایفه گرایان عصر جدید، در برابر همنوعان خود سنگر زده، میدان همبستگی، همکاری و وفاق را به میدان نزاع های محلی و رقابت های منفی کشانده و باعث گسترش احساس ناامنی در این جامعه ی در حال گذار می شوند.
حتی دیده می شود در عصر پسامدرن، هنوز تعصبات طایفه ای و شدت ارتباطات عاطفی و درون طایفه ای، باعث آوارگی و مهاجرت اجباری عده ای و تغییر در ترکیب و ساختار شهر و روستاهایی نیز در این دیار می شود.
اگر بولدوزرهای جدید برای نقشه برداری و شناخت بیشتر از زمین، به سیستم GPS، مجهز شده اند، برخی از رانندگان سیاسی ماشین طایفه گرایی، GPS خود را روشن کرده، نقشه می کشند که چگونه مخالفان خود را بیابند و برچینند و جستجو کنند که در کدام نقطه از این شهر، مزایای اجتماعی نهفته است تا آن را بین خود و دوستانشان توزیع کنند.
اگر از بولدوزر، در معادن، کارگاه ها، استحکامات نظامی، کارخانجات بزرگ صنعتی و پروژه های وسیع دولتی استفاده می شود، امروزه در این دیار از قدرت طایفه، در اختصاص دادن پروژه های دولتی به حد و حدود طایفه و تسلط بر نظام اداری استفاده شده تا به تبعیض، بی عدالتی و ناامنی شغلی، دامن زده شود و بخش اعظمی از افراد جامعه، از حقوق و مزایای اجتماعی و خدمات دولتی محروم گردند.
بولدوزرها امروزه قادرند اجسام بسیار سنگین را به دنبال خود بکشانند و طایفه گرایی نیز، بیسواد و باسواد، تحصیل کرده و غیر آن، پیر و جوان، شهری و روستایی، اصلاح طلب و اصول گرا را به دنبال خود می کشاند.
قدرت و توان آن چنان است که کمتر کسی یارای ایستادن در برابر آن را دارد؛ تا جایی که، مدافعان حریم حقوق شهروندی، به شیوه های گوناگون از ایستادن در مقابل آن کنار زده می شوند، تا بولدوزر، به آسانی همچنان به پیش بتازد و آثار تخریبی خود را بر جای نهد.
رانندگان بولدوزر طایفه گرایی، تنها زمانی متوجه آثار تخریبی خود می شوند که از بولدوزر پایین می آیند و پشت سر خود را نظاره می کنند. هواداران نیز، زمانی از تخریب بولدوزر لب به شکایت می گشایند که بولدوزر به تخریب حدود طایفه ی آن ها روی آورده و آرمان های آن ها را بر باد می دهد.
بولدوزر طایفه گرای بسان یک واقعیت اجتماعی به حرکت درآمده است، افراد، طبقات، گروه ها و خرده نظام های جامعه ایلام را زیر چرخ های زنجیری خود، له می کند، درختان این سامان بی سامان را، از ریشه کنده و حاصل آن، سرزمین سوخته و تخریب شده ای خواهد بود که شایسته زیستن هیچ کدام از ساکنان آن نخواهد بود.
گل ها و گیاهان این سرزمین، به وسیله این بولدوزر، از ریشه کنده می شود و زمین این دیار، کم کم از وجود شایستگان پاک می گردد. جلوه ای از فرهنگ این منطقه را در اذهان سایر هموطنان، به وجود می آورد که پیشتر در قبایل اولیه دیده می شد.
اگر چه بولدوزر طایفه گرایی، در کوتاه مدت قابلیت مانوور بسیار عالی در زمین های نامسطح و جوامع به هم ریخته را دارد؛ اما در دراز مدت سرزمینی شخم زده بر جای می گذارد که چیزی جزء انبوهی از سنگ ریزه و نخاله، نخواهد بود.

منبع: پایگاه خبری ، تحلیلی عصر ایلام
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار