مجله "رودکی" نام دوفصلنامهای وابسته به رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان و ویژه پژوهشهای زبانی و ادبی در آسیای_مرکزی است که تا کنون ۴۷ شماره از آن (تا زمستان ۱۳۹۵ ش.) به چاپ رسیده است. این نشریه که بر اساس مصوبه ۱۹/۱۲/۱۳۹۴ کمیسیون نشریات علمی کشور و از شماره ۴۴ (بهار و تابستان ۱۳۹۴ ش.) درجه علمی ـ ترویجی یافته است، سامانهای به این نشانی دارد: http://rudaki.org/
اطلاعیهای در صفحه اول سامانه نشریه وجود دارد که بوی خوشی از آن به مشام نمیرسد: «به اطلاع نویسندگان محترم میرساند به دلیل مشکلات اداری، فعلا از پذیرش مقالات معذوریم. لطفا از ارسال مقاله به نشریه خودداری فرمایید.»
امیدوارم زمانه به گونهای رقم خورد و چارهها به گونهای اندیشیده و رفتارها به گونهای تدبیر شود که از لبخند مردمان خوب و نجیب آسیای مرکزی به ویژه همدلان و همزبانان تاجیک محروم نمانیم.
شماره ۳۳ نشریه رودکی که با مدیریت مسؤول و سردبیری رفیق شفیق و دوست عزیزم آقای دکتر محمدحسین امیراردوش ـ رایزن فرهنگی وقت ـ در زمستان ۱۳۹۰ ش. به عنوان "ویژهنامهی نوروز" منتشر شد، افزون بر یادداشت مدیر مسؤول و ترجمه سیرلیک چکیده مقالات، دربردارندة ۲۱ مقاله در باره نوروز است. فهرست مقالات این شماره که سوگمندانه تنها دو مقاله از آنها در سامانه بارگذاری شده است در دو تصویر، پیوست این یادداشت است. مقالهای هم از صاحب این قلم با عنوان "نوروزپژوهی در متون کهن؛ بررسی موردی نوروز در الآثار الباقیة عن القرون الخالیه" از صفحه ۳۰ تا ۵۱ منتشر شده است که چکیده آن چنین است:
ابوریحان بیرونی (۳۶۲ ـ ۴۴۰ ق.) در کتاب الآثار الباقیه عن القرون الخالیه، آگاهیهای سودمندی درباره جنبههای نجومی، تقویمی و اجتماعی نوروز در اختیار قرار داده است. این آگاهیها را میتوان در شش گروه اصلی به شرح زیر دسته بندی کرد: شناساندن برخی از نوشتههای پیشینیان درباره نوروز که بیرونی حداقل از هفت اثر نام برده است، چیستی نوروز و چگونگی پیدایش آن که بیرونی دست کم به دوازده دیدگاه اشاره کرده است، ویژگیها و خواص نوروز که لااقل هفت مصداق برای آن میتوان در این کتاب یافت، نوروز و کبیسه و گردآوری خراج در دورة اسلامی که ماجرای تقویم معتضدی ذیل آن به روشنی توضیح داده شده است، پیوند نوروز با دیگر روزهای سال که به چهار مورد اشاره شده است و سرانجام آداب و رسوم نوروز که شش رسم را میتوان به استناد مطالب این کتاب برشمرد. این نوشتار کوشیده است با بهره گیری از روش متن پژوهی و تکنیک گونه شناسی این دادهها را استخراج و آن را در قالب این شش دسته تقدیم خوانندگان نماید.
یکی از نکات مهم و قابل توجه که بیرونی بارها در کتاب الآثارالباقیه به آن اشاره کرده است مسأله جا به جایی زمان نوروز در تقویم ایرانی است. از نظر بیرونی در عهد کهن که ایرانیان کبیسه را رعایت میکردند، نوروز بر اساس زیجات ایرانی برابر با ورود خورشید به برج سرطان و در نتیجه در زمان دیگری جز اول بهار قرار داشت. در آن دوره فصول این گونه بود که فروردین اول تابستان و تیرماه اول پاییز و مهر اول زمستان و دی اول بهار بود، ولی بعد از بی اعتنایی به کبیسه این نظم به هم خورد (ص ۲۶۴) و زمان نوروز در فصل بهار از ایام نزول باران تا شکوفه زدن میوهها و از رویش برگ درختان تا رسیدن میوهها و از جنبیدن حیوانات تا زمان زاد و ولد آنها و از ابتدای رویش گیاهان تا کمال یافتن آن نوسان یافت تا امروزه که نوروز با زمان ورود خورشید به برج حمل یعنی آغاز بهار همزمان شده است (ص ۲۶۷)
بیرونی به نقل از سعید بن فضل این ویژگی را برای نوروز نقل کرده است که هر نوروز بر فرار کوه_دنا که در ایالت فارس است برقهایی دیده میشود که به سوی آسمان میدرخشد و آسمان را میپوشاند و شگفتتر از آن آتشهای کَلواذا (شهرکی در یک فرسخی شرق دجله) است. بیرونی با حوصله و دقت تمام این خاطره را ذکر میکند که ابوالفرج زنجانی حاسب به من گفت که خود در سال ورود عضدالدوله به بغداد، این آتشها را به همراه گروهی که عازم کلواذا بودند دیده است که آتشها و شمعهای بی شماری بودند که شب نوروز در جانب غربی دجله در مسیر کلواذا قرار داشتند. او گفت که حکومتیان آن جا را رصد کردند که حقیقت امر روشن شود و مبادا این کار، کار مجوس باشد، ولی به چیزی دست نیافتند جز این که هر چه به آن نزدیک میشدند آتشها از آنها دور میشد و هر چه از آن دور میشدند نزدیک میشد. بیرونی بی این که بخواهد به صراحت این پندار را رد کند، با لطافت تمام میگوید که من به ابوالفرج گفتم نوروز به دلیل اهمال ایرانیان نسبت به کبیسه، در جای خود نیست پس چرا پیدایش این آتشها هم همپای نوروز با تأخیر انجام نمیشود؟ هر چند لازم نیست چنین باشد و یا وقتی که کبیسه انجام میشد آیا این آتشها زودتر نمایان میشدند؟ و او درماند و پاسخ قانع کنندهای نداشت. (صص ۲۶۵ ـ ۲۶۶)
موضوع جا به جایی زمان نوروز آن گونه که بیرونی گزارش کرده است، شایسته پژوهشی درخور از پژوهشگران گاهشماری است./خبرآنلاین