سرویس فرهنگ وسیاست صبح چیچست، روایتی واقعی بمناسبت هفته دفاع مقدس : دادگاه دفاع مقدس!همه بلااستثنا متهمند.
بعد از شهدا چه کرده ایم؟!
صبح هفته دفاع مقدس ازآن سوی بی سیم صدائی بگوشم رسید!
مجنون مجنون حمید؟!…
کسی صدای ما رو داره ؟
حاج حمیدشمائید؟
. . . بله
حاج حمید صداتونو میشنوم اینجا مجنون، بگوشم
اونجا اوضاع چطوره برادر
حاج حمیداوضاع خیلی خرابه برادر
محاصره تنگ تر شده خروج ازش تقریبا غیرممکنه …
بعدشما بچه ها درمیدان مین گیرکردن
مین اختلاس، مین گرانی ،مین بیکاری
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی….
اسیرمنیت، اسیرپست ومقام،ایثار هم روی مین گرانی شهیدشد
برادر اینجا دیگه جای ماندن نیست دارند قیچی مان می کنند ….
اینجا شیاطین مدام اسید می پاشند….
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره …
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی اختلاس می ده …
حمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــید جان
فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ….
حاجی اینجا مسئولین گوششون سنگین شده ، همه بفکرخودشونن
هرچی میگیم بیکاری بی عاری میاره گوششون بدهکارنیست!
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه…….
همش می گیم برادر دستت را ازبیت المال بردار ….
حاجی این ترکشهای دستهای آلوده امیدنیروهارو بریده!
کمک می خوایم حاجی …….
پیش بینی شما درست بود…!
اینجا نیروها سه دسته شده اند…
به بچه های اونجا بگو کمکــــــــــــــــــــــــــــــ برسونند
داری صدا رو…….
حمید حمید مجنون…….
درسی وششمین سالگشت هفته دفاع مقدس حکایت ما الان اینه، ولی کار ما از بیسیم زدن گذشته، کاش حداقل ارتباط مان قطع نمیشد !
ای کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کرده ایم؟!
از این سوال سخت شرم دارم. از اینکه نتوانستیم امانت دارخوبی برای راهشان باشیم . می دانم که اگر امروز با جماعت شهدا مواجه شوم همان کلام نورانی امیرالمومنین علیه السلام را خواهم شنید؛ آنجا که به مردم دنیا طلب کوفه فرمودند:
سوگند! اگر ما هم مثل شما (راحت طلب) بودیم،عمود دین برپا نمی شد.درخت اسلام خوش شاخ و برگ و خوش قد و قامت نمی شد. به خدا قسم از این به بعدخون خواهید خورد و… ( نهج البلاغه / خطبه ۵۶)
اما احساس می کنم باید باز خوانی دوباره ای از فرهنگ جهاد و شهادت داشته باشیم تا خود را به راه و رسم مسافران ملکوت نزدیکتر نماییم.کافیست مینهای بی عدالت ، اختلاس و بیکاری را خنثی کنیم مطمئنا دوباره ارتباطمان باشهدا وصل خواهدشد.
بخشی از وصیت شهید حمیدباکری قائم مقام لشکر ۳۱ عاشورا :مردم سه دسته میشوند
«دعا كنيد كه خداوند شهادت را نصيب شما كند، در غير اين صورت زماني فرا ميرسد كه جنگ تمام ميشود و رزمندگان امروز سه دسته ميشوند: یک: دستهاي كه به مخالفت با گذشته خود برميخيزند و از گذشته خود پشيمان ميشوند. دو: دستهاي كه راه بيتفاوت را بر ميگزينند و در زندگي مادي غرق ميشوند. سوم: دستهاي كه به گذشته خود وفادار ميمانند و احساس مسئوليت ميكنند كه از شدت مصایب و غصهها دق خواهند كرد. پس از خداوند بخواهيد با رسیدن به شهادت از عواقب زندگي پس از جنگ در امان بمانيد، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خير نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن هم بسيار سخت و دشوار خواهد بود.»
روایت واقعی دوم : حال وروز ایثارگران فراموش شدۀ امروز:
چشه این جوون؟؟؟؟؟ :
چند سال بعد از عملیات ، همرزمی رو دیدم که کاغذ و خودکار گرفته بود دستش هر جا می رفت همراه خودش می برد..
از یکی پرسیدم: چشه این جوون؟
گفت: آرپی جی زن بوده ،توی عملیات آنقدر آرپی جی زده که دیگه نمی شنوه ! باید براش بنویسی تا بفهمه!
گوشهایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود، چشم و گوشمان که باز نشد هیچ،. . . بماند!
همه شرمنده ی ایثارت هستیم جوانمرد…
دل نوشته یک جانبازاورمیه ای.