کد خبر: ۲۰۵۵۶۳
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۸ 03 April 2016

بسم الله
مواضع اقتصادی مراجع تقلید در خفقان رسانه ای

عصر غیبت امام عصر، دوران فقاهت و مرجعیت است تا مردم بتوانند گره های کور زندگی خود را و سیاه چاله های عقاید  زمان جاهلیت  را بر آستان فقها و مراجع عظام بگشایند.تاریخ فقاهت شیعه دیوانی پر  فراز و نشیب است.از مظلومیتها و اقتدار ها، از شیخ فضل الله تا میرزای شیرازی ، همگی ترجیع بندی از گریه ها و خنده هایی است که جماعت شیعه بر خود دیده است، گاهی اوقات با یک فتوا پوزه ی استعمار بر خاک مالیده شد و گاهی اوقات  گوش استعمار پیر بر دیوار مراجع نهاده شد، مرجعیت شیعه در طول تاریخ آنچه راکه بیش از همه چیز خود را ملزم به آن دید، قداست و مردمداری، همدردی و ساده زیستی است. انقلاب اسلامی ایران بارزترین و پررنگ ترین عرصه ی بروز و ظهور قدرت مرجعیت بود که نه تنها جنس فتوای مشهور تحریم تنباکو را در درون خود داشت بلکه در بسیاری امور عملکردی فراتر از آن را نیز بر خود میدید.اقتدار  و قدرت نفوذ بالا از جمله ی لوازم و ضروریات یک رهبر است و آنچه که در طول مرجعیت دینی در تشیع، سبب شد تا همیشه جلودار و میدان دار عرصه های پرمخاطره جامعه شود اقتدار مرجعیت بود، و دشمن به خوبی استراتژدی خود را بر کوبیدن و تخریب همین اقتدار قرار داد.آن زمانیکه همه غرق در سرور و شادی از قدرت فتوای یک مرجع بودند، میرزای شیرازی سر بر دیوار نهاده و  از بابت اینکه "من بعد دشمن به قدرت مرجعیت پی برد"،زار زار گریه میکرد.

 تا به امروز هر زمانی مرجعیت با اقتدار وارد صحنه میشد ظفرمندانه صحنه را بر میگرداند ولی زمانیکه مرجعیت دچار تشتت و تکثر بود عموما کمترین اثر را در جامعه نهاده است.فتوای حرمت سیگار در فضایی غبارآلود مغفول ماند، آنهم در موقعیتی که دولت و حاکمیت کمترین همکاری را با مرجعیت داشت،تکثر مرجعیت سبب تحلیل اقتدار آن شد. نه تنها اقتدار آن لطمه خورد بلکه گاها دچار تضادهای درونی نیز گشت.اما امروز در این طوفان و سونامی رسانه ای اقتدار مرجعیت بیشتر از سوی رسانه ها و دولتها آسیب میبیند، حضور مرجعیت امروز در متن دردهای مردم خصوصا موضع گیری در جهت معیشت و اقتصاد کاملا ملموس است.ولی خلأی که بسیار احساس میشود نبود تیم رسانه ای متخصص و حرفه ای جهت انعکاس مواضع مراجع در بین اقشار جامعه است.متاسفانه خفقان رسانه ای و فضای جناح بازی در بین رسانه ها سبب شده تا جایگاه مرجعیت در متن دردهای مردم احساس نشود، گاهی اوقات موضع گیری و انتقادات مراجع نسبت به سیستم بانکی به اندازه ی مدل موی یک بازیکن فوتبال در رسانه ها منعکس نمیشود، فتوای یک مرجع تقلید در فرهنگ شیعی و در ساختار فقهی اسلام بالاترین و معتبرترین جایگاه را دارا میباشد و حاکمیت و دولت های جمهوری اسلامی ایران موظف است کمال تلاش خود را در جهت اجرای صحیح فتاوایی که دارای اثر اجتماعی هستند اختصاص بدهد.انتقاداتی که مراجع نسبت به سیستم ربوی بانکها داشته اند،فتوای حرمت کارمزد بالای 4 درصد، فتوای حرمت اخذ دیرکرد ، چرا در رسانه های جمهوری اسلامی ایران منعکس نمیشود؟ چرا گفتگوهای ویژه ی رسانه ی ملی و تحلیلهای رسانه های مکتوب هرگز دنبال برجسته کردن و پیگیری این فتاوا نبوده اند؟ آیا سانسور شدید رسانه ای که بر جایگاه و مواضع مراجع نسبت به دردهای جامعه صورت میگیرد از سیستم بانکی فاسد و آلوده ی کشور متأثر است؟ این مدل برخورد با فتاوای مراجع یقینا بر جایگاه مردمی مرجعیت اثرگذار بوده و از اقتدار مرجعیت خواهد کاست،فتوای مرجع تقلید در جمهوری اسلامی ایران بر زمین مانده ولی  چرا هیچ
امام جمعه ای بر تریبون نماز جمعه نمیکوبد و فریاد وا اسلاما سر نمیدهد؟ چرا
حوزه های علمیه بر این مصیبت اعلان عزا نمیکنند؟ امروز چرا روحانیت شیعه بر
اقتدار خدشه دار شده ی مرجعیت سینه سپر نمیکند؟ آیا تشیع و اسلام سرمایه ای جز
فقاهت و مرجعیت دارد؟ مردم اگر بدانند که مرجعیت دینی همراه و همگام آنها هست و نسبت به دردهای جامعه سکوت اختیار نکرده است یقینا بر اقتدار آنها و نفوذ قدرت آنها افزوده خواهد شد.مرجعیت شیعی در طول تاریخ ثابت کرده اند که پشتیبان و نگهبان جامعه ی اسلامی هستند و با تمام توان نسبت به رفع مشکلات مردم اقدام میکنند ولی رسانه ها هرگز در حد ضرورت هم در انعکاس آن اقدامات کوشا نبودند.در نظام اسلامی دولت باید همگام با مرجعیت، تمام توان خود را در جهت اسلامی کردن اقتصاد معطوف کرده تا بتوان شاهد یک جامعه ی اسلامی نیز بود. زیرا که اسلامی بودن جامعه مشروط به اسلامی بودن اقتصاد است

سعید ابراهیمی
طلبه ی حوزه علمیه خوی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار